citi

citi

🍁کـــــℳσŋムـــوردم 🍁

#پارت22
#پرستارمن

مردونه شو بیرون اوردم و شروع کردم جق زدن براش دوست داشتم اینبار واسش متفاوت بخورم
با فکری که به ذهنم رسید لبخندی زدم و نگاهمو

به پرتغال تو سبد میوه رو میز دوختم ... رد نگاهمو گرفت
_ با پرتغال میخوای چیکار کنی؟؟؟

چشمکی زدم و بلند شدم ، پرتغال رو برداشتم با چاقو نصفش کردم و بعد رفتم طرفش

مردونگیشو تو دستم گرفتم و با عشوه پرتغالو فشار دادم رو کیرش .. ای پرتغال رو کیرش رفت اهی کشید

_اووفففف دختر عجب جیزی هستی!!

کامل اب پرتغال روش خالی کردم و گذاشتمش تو دهنم و اون یکی پرتغالم در حال ساک زدن به تخماش مالیدمممممم

امممم چه مزه ی خوبی داشت !! ادم کیف میکرد و لذت میبرد از خوردنش زبونمو رو تخماش کشیدم و هر دفعه یکیشو میخوردم

از شدت لذت چشماشو بسته بود هیچی نمیگفت. فقط اه و ناله میکرد که من بیشتر تحریک میشدم

کلاهکشو تو دهنم گذاشتم و اروم مک زد
_اااااخخخخخ لعنتییییییی

زبونمو بین سوراخ کوچیکش گذاشتم و واسش لیس زدم

‌‌_ماااهک داره میااااد
چیزی نگفتم و فقط سرشو تو دهنم کردم و مک زد اندکی نگذشت که گرمی اب داغشو تو دهنم حس کردم


گذاشتم کامل ابش بیاد و بعد ابشو تف کردم رو کیرش و بیردپون اوردم
_خوب بود؟؟؟

_عااااالی تا حالا کسی اینجوری واسم ساک نزده بود

مغرور موهامو پشت گوشم زدم: خوشحالم که خوشت اومد

لباسامو مرتب کردم ، دهنم خشک شده بود به طرف میز رفتم و یکم اب واسه خودم ریختم و خوردم
_ماهک

‌_جانم؟!

Report Page