Chelsea

Chelsea

Sajad🇻🇮

چلسی…‌

شاید این روزها بیشتر می فهمیم که این اسم برای خیلی از ما فقط یک تیم ورزشی نبود بلکه اسمی بود که طرفداری و پیگیری اون بخشی از هویت ما رو تشکیل داد

درست که چلسی برای من اول با شوت های لمپارد شروع به دلبری کرد و من رو بیش از پیش به فوتبال علاقه مند ولی چیزی که باعث شد ساعت ها عمرم رو از همون بچگی وقف چلسی و بازی ها و پس از بازی هاش کنم روحی بود که می تونستی حس کنی رومن آبراموویچ تو این تیم دمیده و اون رو از بقیه باشگاه های دنیا جدا کرده بود.


برتری طلبی و رویا پردازی حس های غالبی بود که می تونستیم تو تک تک عکس های بعد از بازی ببینیم. عکس هایی که با نت داغون dial-up آروم آروم لود می شدن تا ما چلسی فنای ایرانی که از پخش زنده نود درصد بازی ها محروم بودیم بتونیم قاطی اون ها با رویای آبراموویچ و بازیکناش همراه‌ بشیم.


چلسی به کودکی و شخصیت ما رویا‌ پردازی و غرور اضافه کرد. ما هوادار تیمی بودیم که مالکش تو یک تابستون به ترتیب بهترین بازیکن دنیا و آلمان یعنی شوچنکو و بالاک رو به ترکیب قهرمان انگلیس اضافه کرد. اون زمان چلسی از دید دوست داران و دشمنانش غیر قابل توقف دیده میشد و چه حس خوبی بود که چه تو اون برهه و چه بسیاری زمان های دیگه تو هر بحث دوستاته‌ دیگه با غرور خودمون رو عضوی از جامعه چند میلیونی تیم لندنی معرفی می کردیم.


درسته ما تا الان فقط هوادار یک تیم فوتبال نبودیم. خواه یا ناخواه عضوی از جامعه بزرگی بودیم که تمام اون از شادی بالا پریدن های فینال سی ال و یا زانوی غم بغل کردن های همراه با کاپیتان تری بخشی مشترک از وجود همه ما رو تشکیل داده. و چه حس گرم و دلپذیری بود عضوی از این جامعه و هویت تیم آبی بودن برای خیلی از ما ایرانی های نا امید از شرایط وطن و جامعه… همه می‌دونستیم این قسمت از قلبمون که درگیر تیم آبی هست هر چی باشه، دست های امنی اون رو محافظت میکنه💙


حالا که بنظر به آخرای داستان قهرمان روسی کودکی خودم می رسیم انگار تمام اون حس و حال هایی که من رو عاشق این تیم کرد در حال زنده و دوره شدن هست. ناراحت و بهت زدم و همینطور خشمگین از همه سیاسیون‌ دنیا که تاب آروم و مغرور موندن اون قسمت کوچک آبی قلب من و خیلیای دیگه رو نداشتن. خشمی که اونم آشناست شبیه خشم دروگبا رو به دوربین های یوفا تو شب نادآوری علیه چلسی. چندین سوال هم دارم …آیا میشه به آینده چلسی بعد از رفتن این مرد مطمئن بود؟ آیا حتی میشه بعد از زمین زدن آبراموویچ توسط دولت انگلیس مثل قبل چلسی رو دوست داشت؟ مگه نه اینکه ما تا الان عاشقانه یکی از سرمایه های آبراموویچ رو حمایت میکردیم ؟ پس اون هویت و جامعه ای که چلسی آبراموویچ ساخته بود چه میشه؟ آیا ارزش هاش باقی می مونه؟


و البته شایدم نه! و به قول خیلی ها مفهوم هواداری از یک‌ تیم حتی از این حرف ها هم بزرگ تره و جدایی تحمیلی رومن آبراموویچ عزیز ما هم یکی از اون لحظات درماتیکی هست که تو این سال ها تو زمان هایی که اصلا فکرش رو نمی کردیم به سر تیم محبوب ما اومد مثل تیره و تار شدن چشمامون بعد لیز خوردن کاپیتان تیم تو مسکو وقتی آماده جشن اولین قهرمانی بودیم یا حتی قبل تر از آبراموویچ وقتی کن بیتس باشگاه ورشکسته ای که یک دهه قبل قهرمان اروپا بود رو با۱ پوند خرید! “It’s a Chelsea thing”

با همه اینا ما باز بلند شدیم؛ چلسی باز بلند شد و همه همراه با همون کاپیتان تری قهرمانی اروپا رو جشن گرفتیم. این بار هم گویا تقدیر این چنین است و قهرمان اروپا ادامه مسیر رو باید بدون رومن آبراموویچ دوست داشتی ادامه بده…


Report Page