آیا چین و گلوبالیست ها جهان را خواهند بلعید؟(بخش اول)

آیا چین و گلوبالیست ها جهان را خواهند بلعید؟(بخش اول)

محمد کوراوند


نگاهی به منازعه پنهان انتخابات آمریکا در چارچوب نظری هانتینگتون


بعد از جنگ دوم جهانی آمریکا رهبری جهان را در دست گرفت و در نقش پیشرو ظاهر شد.اقتصاد جهان را بازسازی کرد، به اروپا و ژاپن کمک کرد، به تولید و توزیع علم و تکنولوژی پرداخت و هزینه بیشتر نهادهای جهانی را پرداخت.

رهبری جهان آزاد، مبارزه با کمونیسم و داعیه دفاع از حقوق بشر آمریکا را به نقش اول جامعه جهانی تبدیل کرد.اما این نقش سختی بود و همه چیز به دلخواه آمریکا پیش نرفت. همزمان توقع و تقابل هم با رهبرجهان بالا می گرفت. درحالیکه بیشتر هزینه جهانی شدن را آمریکا می پرداخت و در اکثر منازعات ورود می کرد اما نتایج خیلی مطلوب نبود. طی چنددهه بیشترین منفعت جهانی شدن را رقبای آمریکا بخصوص چین و اتحادیه اروپا بردند و بیشترین دشمنی ها نصیب آمریکا شد تا حدی که دربرخی نقاط حتی پرچم آمریکا لگدمال می شد و در نشست های جهانی بیشترین اعتراض ها متوجه آمریکا بود...

این روند به همراه از دست رفتن فاصله اقتصادی برتر آمریکا، توجه بیش از حد سیاستمداران واشنگتن به مسایل بین الملل بجای مشکلات داخلی و بومی آمریکا وخطر سقوط هژمونی آمریکا در برابر دیگر قدرت ها به مذاق بخشی از مردم بویژه ناسیونالیستهای آمریکا خوش نیامد. ناسیونالیست های نوین با شعار بازسازی عظمت امریکا ظهور کردند.(جریانات مشابه هم در دیگر نقاط غرب وارد عرصه شدند).

صدای این طیف چندان در رقابت دوحزب عمده شنیده نمی شد تا اینکه ترامپ کارآفرین آمریکایی به نماد آنها بدل شد. سوار جنبش به حاشیه رانده ها شد و خود رانماینده آمریکای غیر نیویورکی، طبقه کارگر و رییس جمهوری متفاوت از واشنگتن مرسوم معرفی کرد.

ترامپ برخلاف سیاست پیشگان، ضدمصلحت بود. باصراحت تمایل خود را برای اولویت قراردادن "اول آمریکا" درمقابل ائتلاف‌های جهانی، ناتو، سازمان ملل و چین...ابراز کرد وگفت همه باید در هزینه های جهان شریک باشند.

خیلی زود گلوبالیسم خطر او را احساس کرد.گلوبالها که جریان قدرتمندی در خود امریکا و جهان هستند و رسانه های اصلی جهان را دارند با قدرت مقابلش ایستادند و او را ناسیونالیستی ساختگی خواندند که می خواهد مانع نقش رهبری آمریکا درجهان گردد و با قدرت رسانه ای هماهنگ ترامپ را( که خود نیزشخصیتی مستعد این صفات داشت)نماد افراطی گری،بیگانه ستیزی،پوپولیسم و ضدیت با خیربشری معرفی کردند.


* اما پرسش مهم اینکه آیا جهانی گرایان خود خیرخواه بشریت هستند.

آیاروزی که جریان گلوبالیسم یا چین به قدرت هژمون جهان بدل شوند رشد اقتصادی متوازن جهان و توزیع تکنولوژی اهمیتی خواهد داشت؟

 آیا حقوق بشر،حقوق ملت ها و دموکراسی اهمیتی خواهد داشت و جریان اصلی خود را متعهد بدان می داند؟

یا آنطورکه منتقدین می گویند گلوبالیسم ورژنی جدید ازسلطه و یکپارچه سازی جهان است که مدیریت و مهندسی اجتماعی بشر را بیشتر دنبال می کند؟ آیا دین، اخلاق عرفی و ملیت را روایاتی پایان یافته می داند؟ آیا برای تاجران جهان گرا میهن آنجایی است که در آن بیشترین سود را می برند؟

و پرسش مهم تراینکه اساسا گلوبالیست هاچه کسانی هستند که بتوان انتظار پاسخگویی ازآنها داشت؟آنگونه که منتقدین می گویند گروه بیلدربرگ یا داووس؟بلومبرگ ها یا راتشیلدها؟ رسانه های اصلی یا حزب کمونیست چین.


برای بررسی این سوالات باید ازنگاه دوطرف به منازعه نگریست. درحالیکه اکثر رسانه ها ازجمله BBC تحلیل و اخبار یکطرفه گلوبالیستی به خورد مخاطب می دهند، جهت تحلیل و درک نظرات طیف مقابل می توان ازچارچوب نظری اندیشمندی چون هانتینگتون در دو اثرمهم چالشهای هویت در آمریکا و برخورد تمدن ها بهره برد.(گرچه پیش بینی ائتلافات ژئوکالچر بجای ژئوپلتیک در منازعات، درحال تبدیل به ائتلاف اقتصادی بین چین و گلوبالیسم است)

                 

* جریان راست رسانه ها را چگونه می بیند؟

مرگ جرج فلوید در آمریکا موج رسانه ای جریان اصلی را به همراه دارد. جنبش اجتماعی برپا می شود و رییس جمهور امریکا درآستانه انتخابات به چالش کشیده می شود. همزمان

آنسوی جهان چین مشغول بزرگترین پاکسازی نژادی عقیدتی تاریخ است.یک ایالت از مسلمانان پاکسازی می شوند و دهها هزار کودک و زن تحت شکنجه اند. اما سیاستمداران گلوبال و رسانه های جریان اصلی کجایند؟

کرونا آمریکا را در می نوردد. دویست هزار کشته، n تریلون دلار ضرر اقتصادی,بحران عمیق اجتماعی و حملات ممتد رسانه های به دولت. و چالشی سخت دربسیاری کشورهای دیگر.

آنسوی جهان اما چین کرونا را در منبع مهار می کند. در پکن و شانگهای و... وضعیت تحت کنترل است، واکسن آماده و رشد اقتصادی مجدد شروع شده است. هیچ عذرخواهی هم از مردم جهان در کار نیست. سیاستمداران جهان و رسانه های جریان اصلی کجایند؟

 دربسیاری رخدادهای دیگر نیز در روسیه،خاورمیانه،ترکیه همین روند دیده می شود...

(ادامه دارد)

Report Page