Boyfriend

Boyfriend

Land of kookv🌈


سی دقیقه قبل :


جونگکوک خیلی آروم روی تخت تهیونگ خوابش برده بود .. داشتن فیلم میدیدن که متوجه شد چشم های پسر روی هم رفته و خوابیده.


صورتش موقع خواب چیزی نبود که تهیونگ بتونه ازش چشم برداره


خیلی جذاب میدیدش


جونگکوک همیشه ازش مراقبت میکرد، حواسش بود که حال تهیونگ خوبه و خواسته هاش براورده میشه

جوری باهاش رفتار میکرد که انگار واقعا دوست پسرشه


یه جورایی بهش وابسته بود..


ولی موضوع مهمتر چیزی بود که تهیونگ پنهون میکرد


رویایی که هر شب راجب خودش و یک پسر میدید 


اما بیشتر اون مبهم بود و تصویر درستی ازش نداشت


به جونگکوک نگاه کرد و آهی کشید .. خم شد و پیشونیش رو بوسید


_ اون تویی؟


کنارش دراز کشید و تلاش کرد همه اون تصویرهای مبهمی که توی ذهنش نقش بسته رو به یاد بیاره


یه پسر کوچیک کنارش ..


برای ثانیه ای همه چیز هنوز تار بود ولی بعدش چهره ها واضح تر شدن


-


_ کی برمیگردی؟

صدایی رو شنید که این سوال رو پرسید


_ خیلی زود .. دلتنگمون نمیشی


تهیونگ خودش رو دید که داشت لباس هاش رو مرتب میکرد و فهمید که دارن جایی میرن


ذهنش خالی شد و این بار تصویری از شیشه خرده ها و صحنه ای از تصادف رو دید


بعد از اون رنگ سفیدی بیمارستان و آدم هایی که نشون میداد جزوی از اون بیمارستانن..


و خودش رو دید که جا به جا میشد .. اما همه چیز تاریک بود .


ذهنش باز خالی از هر تصویری شد


نفسش رو بیرون داد و این بار نگاه نگران رو به روش رو دید


_ حالت خوبه؟


جونگکوک با نگرانی مشهودی پرسید


با تکون هایی که کنارش حس میکرد از خواب بیدار شده بود و حالا تهیونگ رو دراز کشیده کنارش میدید که ابروهاش رو در هم برده بود .. انگار که کابوس میدید 

موهاش رو نوازش کرد و تلاش کرد تا بیدارش کنه " تهیونگ؟"


چشم های پسر دوست داشتنیش باز شد 

_ حالت خوبه؟؟


تهیونگ که انگار از شوک بزرگی بیرون اومده از جاش بلند شد و دستی به صورتش کشید "اره خوبم"


جونگکوک هنوز نگران بود اما با لبخند تهیونگ تلاش کرد تا پنهونش کنه


_گوشیتو نگاه کن .. خیلی وقته داره ویبره میره

_وی؟


تهیونگ‌سرش رو بالا اورد و نگاهش به چشم های زنی که به نظرش اشنا میرسید گره خورد


_نه


نگاه گیج شده زن رو که دید لبخندی زد " اها یعنی منظورم اینه اسم من وی نیست"


چشم های زن گشاد شد .. چیزی که میدید رو نمیتونست باور کنه .. زبونش نمیتونست باز شه تا بپرسه" اسمت چیه؟"


تهیونگ لبخند شیرینی زد " اسم من تهیونگ"

دوستش داشتین؟🥲

خیلی دلم میخواست این پارت بیشتر بود اما یکم مشغله داشتم و نشد که از این کامل تر شه

ولی قول میدم پارت بعد کلی سوپرایز خوب داشته باشیم😁

کل کل های وی و جونگکوک چطوره؟😂

امیدوارم‌ دوستش داشته باشین و انگیزه بدین💜

Report Page