ايا استراتژي اقيانوس ابي در بازار پر سرعت امروز كارايي دارد؟شبكه رويش یکی از مواردی که در جلسات مشاوره به آن برخورد میکنيم ، این است که تا با مخاطب در مورد بازار هدف یا نوع کسب و کار صحبت میکنیم، میگوید: نه در این بازار خیلی رقیب وجود دارد. نه زودتر از من خیلیها آمده اند و این بازار ارزش ورود ندارد. ولی صحبتی که من با آنها دارم این است که منتظر بودن برای پیدا کردن اقیانوس آبی در یک کسب و کار خوب است ولی این مسئله به تنهایی باعث موفقیت شما نخواهد شد.مسلما شما عزيزان با اصطلاح اقیانوس آبی و ویژگیهایی که یک اقیانوس آبی برای موفقیت در کسب وکار باید داشته باشد، آشنا هستید. به طور خلاصه خدمت تان عرض میکنم در دنیای کسب وکار ما دو نوع بازار پررقابت و کم رقابت داریم. به همین خاطر بزرگان بازار و دنیای کسب و کار این دو بازار را به اقیانوس آبی (بازار کم رقابت) و اقیانوس قرمز (بازار پررقابت) تشبیه کرده اند.اقیانوس قرمز به چه معناست؟در اقیانوسی که ماهیها، کوسهها، نهنگها و دلفینهای زیادی وجود دارد، به دلیل رقابت برای تهیه غذا، خونریزی زیادی صورت خواهد گرفت. همه برای این که خودشان را سیر کنند، در صورت اجبار حاضرند حتی به همنوع خودشان حمله کنند. به نوعی شبیه به قانون جنگل است، قوی تر، ضعیف تر را نابود میکند و رقابت بي رحمانه زنده ها را مستهلك و این اتفاق باعث تغییر رنگ اقیانوس به قرمز میشود.اما در جایی که هیچ رقابتی وجود ندارد یا هنوز رقابت شدت نگرفته یا اینقدر منابع زیاد است که هیچ موجودی برای سیر کردن خود نیازی به رقابت ندارد، رنگ اقیانوس آبی است و هیچ خونی نیست یا آن قدر کم است که قابل مشاهده در وسعت اقیانوس (بازار) نیست و تأثیری در بزرگی و رنگ آن نخواهد داشت. اگر همین موضوع را در بازار کسب وکار بخواهیم به کار بگیریم و بررسی کنیم، باز به همین نتیجه میرسیم. بعضی از کسب وکارها رقابت بسیار زیادی در بازارشان وجود دارد. به طور مثال فست فودها، رستورانها، بوتیکها، موبایل فروشیها، شرکتهای خدمات کامپیوتر و… شاید تا ۱۵-۲۰ سال گذشته، نهایتا دو الی سه فست فود در شهرهای نسبتا کوچک حضور داشتند، ولی اکنون آن فست فود قدیمیدر کنار خود، یک فست فود جدید را میبیند، مجموعه ای که با نوآوری و خلاقیت در شکل، نوع پخت، مواد اولیه و… در کنار آن، دیوار به دیوار یا روبه روی آن قرار گرفته و با او رقابت میکند. در بعضی از کسب وکارها، تغییر ممکن است خیلی سریع رخ دهد درحالی که در بعضی صنعتها و بازارها دیرتر و با سرعت کمتر این تغییرات رخ میدهد.نکته مهم این است که دنیای امروز آنچنان با تغییرات همراه است که نمیتوانیم به كشف اقیانوس آبی دل ببندیم و بازاری را برای خودمان ایجاد کنیم که بتوانیم تا مدتها در آن پیش برویم، بدون اینکه رقابتی پیش بیاید و فکر کنیم که موفق هم خواهیم بود. خیر، این طور نخواهد بود، در دنیای پر تغییر امروز، گاهی کمتر از یک سال رقبای قوی تر و خلاق تر در آن بازار قدم خواهند گذاشت. به طور مثال اولین تاکسی اپ ایرانی، که همه آن را میشناسند، «اسنپ» است، پس از آن به سرعت یک نرم افزار دیگر به نام «تپسی» آمد و اضافه شد و به علت یکسری مشکلاتی که (همه از آن مطلع هستیم) داشتند باعث شد که وقفه ای در کارشان بیفتد، اما در حال حاضر اگر نگاهی بیندازید، در کنار «تپسی و اسنپ» هر شهری یک نرم افزار به صورت محلی هم فعالیت میکند. به طور مثال: در شهر شیراز نرم افزار «اُبیو» و در اصفهان «نترو» و در بندرعباس «هرمزران»، فعالیت میکنند. من در خاطرم هست اولین باری که اسم «اسنپ» را شنیدم در مناظره ای بین مدیران عامل «اسنپ» و مدیر سازمان تاکسیرانی و شهرداری بود که در شبکه یک پخش شد، پس ببینید در این زمان بسیار کم رقبای بسیار زیادی برای اسنپ که اولین تاکسی اپ ایران بود به وجود آمد. پس اسنپ اقیانوس آبی پیدا کرده بود، ولی در این زمان کم تبدیل به اقیانوس قرمز شد. در قدیم میگفتند اگر میخواهید موفق باشید باید یا اولین باشید یا بهترین (first or best) ولی در حال حاضر برخی از بزرگان علم کسب وکار میگویند که اگر اولین هم نیستید، ایرادی ندارد، اجازه دهید نفراولی بیاید و بازار را آماده کند( طبيعتاً در بازاري كه از قبل وجود دارد بهتر ميتوان نظام ارزش ان را فهم نمود)، پس از اینکه ایرادات آن بازار مشخص شد، شما آن ایرادات را رفع کنید و خدمات و کالایی بهتر به مشتریان خود ارائه کنید. (هر چه ارزش هاي شما دروني تر پيچيده تر باشد فضايي كه براي خود خلق نموديد نسبت به ورود رقيبان ايمن تراست) پس میشود گفت در دنیای امروز باید (best or best) باشید. بهترین یا بهترین!( البته به خوبي ميدانيم معني بهترين در كسب و كار ، تعريف كمال گرايانه آن نيست)پس زیاد به فکر پیدا کردن اقیانوس آبی برای شروع کار خودتان نباشید یا حداقل، به این مسئله هم فکر کنید که در کمترین زمان ممکن، کپی کارهای بسیار قوی میتوانند از روی کار شما کپی کنند که ممکن است تواناییهای بهتری هم داشته باشند، پول، روابط، نیروی انسانی، یا اتوماسیون قوی تر و ممکن است بازار شما را از بین ببرند. پس به نوعی میشود گفت پيدا نمودن اقیانوس آبی به شكل سنتي برای موفقیت در بازار زیاد قابل اتکا نیست، ولی در همان اقیانوس قرمز ایرادات بسیار زیادی وجود دارد که با حل و فصل آنها میتوانیم موفقیت بسیاری به دست بیاوریم و اقيانوس ابي خود را خلق كنيد. به طور مثال ارائه خدمات ویژه( ايجاد ارزش)، نرم افزار «اوبر» که اولین تاکسی اپ دنیا است در حال حاضر در کشورهای اروپایی، رانندههایش اینترنت رایگان به مشتریان شان هدیه میدهند و در بعضی کشورها با نوشیدنی از آنها پذیرایی میکنند، ببینید که یک خدمات اضافه چگونه میتواند به شما برای موفقیت در اقیانوس قرمزی که هستید، کمک کند.يا حتي به رقابت پذيري كسب كارتان در بازار سرمايه و نه فقط بازار محصول و خدمت فكر كنيد. به این فکر نکنید که در اقیانوس قرمزی میخواهم وارد شوم، میخواهم یک فست فود بزنم، یک بوتیک یا شرکت خدمات کامپیوتری خب در این شهر بسیاری هستند، در همین خیابان خودمان هم بسیاری هستند که این کار را میکنند پس وارد این کار نشوم. نه اتفاقا میشود وارد این کار شد، باید بررسی کنید و ایرادات رقبای خود را که در نزدیکی شما قرار دارند پیدا کنید، آنها را رفع کنید، ارزش هاي ویژه ای برای تمایزتان پیدا و کارتان را شروع کنید و فکر نکنید که موفق نخواهید شد. پس فکر نکنید که اگر اقیانوس قرمزی در صنعت یا بازاری به وجود آمده، امکان ورود در آن صنعت و موفق شدن نیست. این امکان موفقیت در اقیانوس قرمز وجود دارد و امکان نابودی در کمتر از یک سال در اقیانوس آبی هم وجود دارد.البته مبتني بر تعريف اقيانوس ابي "بکارگیری پیروی همزمان از دو نوع استراتژی تمایز و استراتژی کاهش هزینه میباشد." و بر اساس سطور فوق نميتوان نتيجه گرفت كه اين استراتژي كاربرد خود را از دست داده بلكه ابزارها و روشهاي پيچيده تري را طلب ميكند و جهت اين راهبرد نبايد به فكر ايجاد يا كشف يك بازار جديد بود بلكه با ارائه متفاوت و پاسخ به نياز با روشي متمايز در همان بازار هاي رقابتي ، در واقع شما اقيانوس ابي خود را خلق ميكنيد.