Betting

@bts_smut2013

شوگا وقتی میخواست بره توی اتاق لباس های ا.ت رو دید که توی چمدون بودن

شوگا: ات تو میخوای بری

ا.ت: به تو ربطی داره

شوگا: آره داره تو چطوری میتونی منو ترک کنی

ا.ت: چه چیز احمقانه ای

شوگا: ا‌ت لطفا نرو من ... من واقعا دوست دارم

ا‌ت اگه دوسم داشتی پیشم بودی نه اینکه بخاطر یه شرط بندی پیشم باشی

شوگا: باشه بهت ثابت میکنم که بخاطر یه شرط بندی نبود

ا‌ت: چی هی وایسا....اوفففففف این الان چی گفت

شوگا زنگ زد سانا

سانا: های عشقم

شوگا: تو چرا میخوای زندگی منو خراب کنی چرا اون چیزا رو به ا‌ت گفتی

سانا: اوه دختر عوضی همه چی رو که گفته من فقط خواستم زیاد به تو دل نبنده

شوگا: تو حق نداری از این که من اون موقع مست بودم سواستفاده کنی

بعداز چند روز از اون ماجرا شوگا فهمید که ا.ت رفته ايتاليا

یه بلیط برای ايتاليا گرفت رو رفت ايتاليا

آدرس خونه ا.ت رو از نامی گرفته بود

رفت خونه ا.ت

ا.ت: من چرا هرجا میرم توهم میای همونجا

شوگا: چون دوست دارم