کیف استصوابی!
شورای سردبیریشورای سردبیری : احمد توکلی مدعی شده است دیوان محاسبات کشور کیفی به اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هدیه داده است که در آن سه میلیون تومان به صورت بن خرید کالا وجود داشته است . او میگوید هفته پیش نامهای به رئیس دیوان نوشته و اعلام کرده این هدیه خلاف قانون و شرع و دارای وصف مجرمانه است.
دیوان محاسبات کشور موسسهای است دولتی و زیر نظر مجلس که در امور مالی و اداری مستقل است و به عنوان بازوی نظارتی مجلس عمل میکند و رسیدگی به کلیه حسابهای وزارتخانه ها و موسسات دولتی را به عهده دارد. رئیس این دیوان را اعضای کمیسیون دریافت کننده هدیه انتخاب میکنند.
البته حق دارند خوانندگانی که فکر کنند سه میلیون تومان در مقابل سه هزار میلیارد تومان و هفتهزار میلیاردتومان و یازده هزارمیلیارد تومان چه اهمیتی دارد که جامعه نو هم به آن ورود کند، اما واقع این است که به همین یک دلیل هم شده خوب است سری به داخل این ماجرا بزنیم : ناچیز بودن مبلغ نشانه یک واقعیت بزرگ است؛ قیمت نماینده مردم در مجلس کشور در همین حدود است! البته قیمت رای آنها در همین حدود است وگرنه هرکدام را بتکانی، و یا به خانهشان دستبرد بزنی به احتمال زیاد ۲۵۰هزاریورو و ۴۰۰میلیون تومان پول نقد میریزد روی زمین(اندوخته نقدی خانگی سرقت شده از خانه نماینده خوی).
بازهم ذهنتان نرود سراغ این که این عدد چقدر بزرگ است یا کوچک، مساله کماکان همان سه میلیون تومان است : قیمت معمول رای یک نماینده منتخب شورای نگهبان از کانال نظارت استصوابی. نمیخواهیم در آستانه انتخابات علامت بدهیم که شرکت در آن هدر دادن رای است، حداقل به این دلیل که ما حتی در حد سرپیاز یا تهسیر هم نیستیم و صدور این نوع احکام هم در ایران اخیرا به دوش سلبریتیها گذاشته شده است. اما میتوانیم توجه شما را به نکته کوچک دیگری در حد اهمیت همان سه میلیون تومان جلب کنیم.
کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از اهمیت بالایی برخوردار است و چهار نفر و پنج نفر هم نیستند ، بیش از ده نفرند.کمیسیون آمیخته ای استاز همه گرایشهاو البته ممکن است فردا صدای همه این نماینده ها هم در بیاید که ما پس فرستادیم. بشنوید و باور نکنید و بپرسید کی پس فرستادید. فراراز افشا شدن راه درروی سادهای دارد : سی و سه سال پیش، روابط عمومی وزارت دارایی هدیهای به سه خبرنگار داد. خبرنگار روزنامه اطلاعات وقتی به دفتر روزنامه رسید در بسته هدیه یک سکه طلا هم پیدا کرد. آنرا به دفتر آقای دعایی برد، آقای دعایی گفت نامه مودبانهای برای آن روابط عمومی نوشته شود با این مضمون که تشکر، اما خبرنگار ما نمیتواند چنین هدیه ای را بپذیرد و این بخش از هدیه پس فرستاده میشود. همان لحظه هم دستوری نوشت که سکه ای به عنوان پاداش به خبرنگار داده شود. اندکی بعد، کسانی در تحریریه روزنامه احتمالا به دلیل رفاقتهای فاسد وشوم خبرنگاران با یکدیگر، موضوع را به دوخبرنگار دیگر اطلاع دادند و انهاهم از ترسرسوایی طبق قاعده"وقتیافشا شد،فاصله بگیر!" اعلام کردندسکه را پس فرستادهاند. تنهاقربانی افشای این ماجرا ، رئیس روابط عمومی بدبخت وزارتخانه شد...
پس راه دررو و پاک کردن دامن از دریافت آن سه میلیون تومان هست ، هرچند لکه ای در حد یک نقطه رنگی به روی دامنی چون پیشبند رنگرزان است و نکته مهم یادشده همین است : چرا همه نماینده های یک کمیسیون هدیهبگیر شده اند؟ آن فساد فراگیر ساختاری، کسی را بیلکه ننگ باقی نمیگذارد. جمع اخبار سالهای اخیر به ما میگوید اشخاص دارای ردای بیلکه در مجلسی که زیر الک شورای نگهبان شکل میگیرد اگر به تعداد انگشتهای دست و پاهم برسد با عدد حدود ۳۰۰ خیلی فاصله دارد. علت آن ،باز بودن راه برای سیاستبازان فرصتطلبنان به نرخروز خور برای شرکت در سازوکاری مبتنی بر فساد گسترده و ساختاری و بسته دیدن راه نمایندگی توسط اشخاص سالم و کشور دوست است . حساب اکثریت تایید شدگان کارگزار حکومت روشن است : "ارادت سالار و مومن و وفادار به حکومت باش، سهمت را بردار!" مساله این است که نیروهای تحولخواه فاقد ژن ویژه یا الک و حذف میشوند ویا با محاسبه ای عقلانی از شیرجه زدن به داخل الک نظارت استصوابی خودداری میکنند. از اینرو سبد اصلاحطلبان نیز چندان پر نیست و آخر کار احساس فریب خوردگی را به جماعت رای دهنده غالب میکند. مجلسی که نمایندگان آن هدیه بگیر میشوند، حاصل نظارت استصوابی جناحی بر انتخابات است.
باید به این وضع پایان داد و به انتهای این بنبست که دیوارهای آن بلند و غیرقابل صعود است نرسید. سازوکارتحمیل شده به قانون اساسی و برداشت و تفسیر ضیق از آن ، زمینه ساز برداشت استبدادی از حکمرانی و کنار گذاشته شدن اراده عمومی در اداره کشور است . و مقصر، نه شورای نگهبان و نه آیتالله جنتی است: نقصی بنیادین در قانون اساسی تعبیه و سپس تفسیری بنیانکن بر آن افزوده شده است. این نقص مادر همهنارساییها، فسادها، و سوءمدیریتهاست.برای ما که خواستار اصلاح نواقص به عنوان بیمه تداوم سازنده حکومت فعلی هستیم روشن است که این روزها ، یکی از آخرین فرصتها برای برداشتن چاه استصواب از مقابل این جمهوری توسط حکومت است .
باید به اینوضع پایان داد و از بنبست گریخت. راه گریز، گشودن بنبست است.