Baby boy

Baby boy

Haru @straykidsis

روی میز نشست و گوشیش رو از جیبش بیرون کشید. آماده ی فیلمبرداری از دنس هیونجین شده بود که با دیدن شماره ناشناسی که براش چیزی فرستاده بود، دستش رو به نشونه تایم استراحت برای هیونجین تکون داد.

به عکسی که اون شخص ناشناس براش فرستاده بود نگاه کرد و نیشخند کوچیکی زد.

موهای بهم ریخته که جلوی صورتش رو گرفته بودن، لب های صورتی پف کرده اش و دست ظریفی که روی رون پاهای لختش نمای سکسی تری از بدن بی نقصش نشون می داد. و اما آستین های بلندش اجازه دیدن شونه هاش رو به مینهو نمی داد ولی دکمه های باز لباسش یکی از سکسی ترین بدن هایی که مینهو تا حالا دیده بود رو بهش نشون می داد.

زبونش رو روی لبش کشید و با نیشخند مرموزی شروع به تایپ کردن کرد:

_ ممنونم بابت عکس کیوتی، ولی این کافی نیست!

پیامش رو سند کرد و به پروفایل های پسر کیوتی که یوزر نیمش جی وان بود نگاه کرد.

تعداد زیادی عکس از گربه ها گذاشته بود که باعث شد لبخند مینهو بزرگ تر بشه. شاید اگه باهاش بیشتر آشنا می شد دوری رو سر قرارشون می برد.

با دیدن پیام جدیدی که براش اومده بود، به صفحه گوشیش خیره و صدای خنده اش بلند شد:

_ اوه شما چانگبین نیستید، اشتباه فرستادم!

مینهو خندید و از کیوتی اون پسر ذوق کرد، جوری که رسمی حرف می زد انگار که مینهو خیلی ازش بزرگ تره.

دوباره مشغول تایپ شد:

_ عیب نداره کیوتی، منم از عکست خوشم اومد فقط تو دوست پسر داری؟چانگبین دوست پسرته؟!

در عرض چند ثانیه جوابش باعث شد مینهو باز هم لبخند بزنه، حداقل اون دوست پسر نداشت.

_ اون چانگبین عوضی؟! نه خداروشکر که خودش دوست پسر داره اون فقط یه دوست احمقه که تو شرط بندی ازش باختم و مجبورم کرد این عکس رو بفرستم... اوه من عکس رو پاک کردم خواهشا بگید که سیوش نکردید.

مینهو دستش رو روی پیشونیش کوبید. از بدشانسی و حواس پرتیش بود که یادش رفته بود سیوش کنه ولی اون کیوتی که این رو نمی دونست.

_ اگه سیوش کرده باشم اشکال داره؟اوه بیبی بوی متاسفم اگه معذب شدی ولی من دوست دارم بیشتر ببینم.

چند دقیقه بعد آخرین پیام پسر رو نگاه کرد و ترجیح داد چیز دیگه ای تایپ نکنه:

_ انقدر بهم نگید بیبی بوی، اسمم جیسونگه.

مینهو به عکس پروفایل جیسونگ نگاه کرد. لپ های کیوتش می تونست هر آدمی رو عاشق خودش کنه! 

با دیدن قیافه آشنایی در کنارش به سرعت از میز پایین پرید. به لباس هیونجین چسبید و به نگاه وحشت زده دوستش توجهی نکرد. با عجله سوال می پرسید و هیونجین گیج شده نگاهش می کرد.

_ اسم دوست پسرت چی بود هیون؟چانگبین آره؟! این که تو عکسه چانگبینه آره؟! جیسونگ رو می شناسه؟!

هیونجین با نگاه کردن به عکسی که مینهو می گفت، خندید. مثل اینکه مینهو قبل تعریف هاش شیفته جیسونگ شده بود!

_ آره هیونگ این چانگبینه اونم دوستشه، جیسونگ. همون رپره که آهنگشون رو برات پلی کردم و گفتی خیلی خنده دار و مسخرست. بهت یه توصیه می کنم هیونگ، اگه می خوای با جیسونگ آشنا شی راجع به آهنگاش باهاش شوخی نکن!

مینهو با تعجب به اون سنجاب کیوت که در حال خندیدن کنار دوست هاش بود خیره شد. باورش نمی شد اون کیوتی رپر باشه!

سرش رو تکون داد و گفت:

_ آخه اون آهنگشون واقعا فاجعه بود هیون، ببخشید نونا دوست پسر داری؟!این چه دیگه چه جمله ای برای شروع آهنگه، اونم از زبون کیوت ترین بیبی بوی دنیا.

هیون سوتی زد و دستش رو دور شونه ی مینهو انداخت:

_ بیخیال هیونگ! خودشونم اون آهنگ رو قبول ندارن ولی انگار تو خیلی از جیسونگی خوشت اومده آره؟ آخ راستی چانگبین عکس رو گرفت بالاخره؟ می خواستم اون رو به تو نشون بدیم. جیسونگی بدن خیلی خوبی داره.

مینهو سرش رو با گیجی تکون داد. چند ثانیه فکر کرد و با فهمیدن ماجرا شروع به خندیدن کرد. چانگبین شماره مینهو رو به جای شماره جدید خودش به جیسونگ داده بود.

سرش رو تکون داد و همونطوری که مشغول سیو کردن شماره اون بیبی بوی بود، زیر لب زمزمه می کرد:

_ بیبی کیوتی که عکس های بیشتری برام نمی فرسته، تو خیلی زود مال من می شی!

.

.

.

.

_END


ناشناس نویسنده:

https://t.me/BChatBot?start=sc-170381-5JSEdfA

Report Page