انتشار کتابی از یک دندانپزشک با عنوان «اقتدار پزشکی، از خشونت تا دگرفهمی»

انتشار کتابی از یک دندانپزشک با عنوان «اقتدار پزشکی، از خشونت تا دگرفهمی»


علیرضا صالحی، دندانپزشک و کارشناس ارشد جامعه‌شناسی، در این کتاب که انتشارات «آگاه» آنرا منتشر کرده است زمینه‌های اقتدار پزشکی را بررسی میکند. در بخشهایی از این کتاب نویسنده یافته‌های میدانی‌اش را که از طریق گفتگو با بیماران و پزشکان و صاحب‌نظران بدست آمده ارائه میکند. انتشار این کتاب به قلم نویسنده‌ای که خود دندانپزشک و درمانگرست، در دورانی که پزشکان خود را آماج حملات افکار عمومی تصور میکنند حائز اهمیت است و میتواند به فهم ریشه‌های نارضایتی متقابل جامعه و صاحبان حرفه‌پزشکی از یکدیگر کمک کند. در ادامه پیشگفتار این کتاب را به قلم نویسنده میخوانیم:

«اقتدار پزشکی در سالهای اخیر به موضوع بحث های فراوان تبدیل شده است. در یک سوی این بحث ها روزنامه نگاران، فعالان اجتماعی، هنرمندان و عموم مردمی که برای درمان بیماری ناگزیر از مراجعه به پزشک اند قرار دارند و سوی دیگر بحث پزشکانی هستند که خود را آماج حمله افکار عمومی می بینند. پزشکان استدلال می کنند که بدن انسان و کارکردهای حیاتی آن تابع قوانینی سخت و انعطاف ناپذیرند و به همین مناسبت وظیفه مواجهه با بیماری بدون در دست داشتن اقتدار ممکن نیست. آنها با روحیه ای کم و بیش نظامی خواست مخالفانشان برای دست کشیدن از اقتدار را خواسته ای غیر معقول می دانند که در نهایت نتیجه ای جز ناتوانی پزشک در به انجام رساندن تعهداتش نخواهد داشت. مخالفان اقتدار پزشکی چنین استدلال هایی را چندان معتبر تلقّی نمی کنند. این گروه بر حقوق بیمار تاکید می کنند و رابطه درمانی را در درجه اول رابطه ای بین دو شهروند تلقّی می کنند که از حقوق برابری برخوردارند و باید در برابر عملکرد خود پاسخگو باشند. علیرغم استدلال های درستی که هر یک از طرفین بحث برای ادعای خود ارائه می کنند آنچه می تواند موجب نگرانی شود نوعی یکسو نگری است که در این بحث جریان دارد. به نظر می رسد که هیچ کدام از طرفین این مباحثه حاضر به گنجاندن چشم انداز رقیب در بررسی های خود نیست. به این ترتیب، مانند بسیاری از مسائل مشابه، بحث در مورد اقتدار پزشکی نیز در جامعه ما به سرعت قطبی می شود و به جای گفت و گویی سازنده و معطوف به تفاهم به صف آرایی بی ثمری تبدیل می شود که هیچ یک از طرفین آن برنده بازی نخواهند بود. 

   من در این کتاب تلاش کرده ام این گفت و گو را بین طرفین درگیر در موضوع اقتدار پزشکی برقرار کنم. برای این کار مجبور شده ام تجربه فعالیت بالینی ام به عنوان یک دندانپزشک عمومی را با جست و جوهای فکری ام در حوزه نظریه اجتماعی تلفیق کنم و گزارشی در این مورد فراهم کنم که اقتدار پزشکی چطور پدیدار می شود، چه شکل هایی به خود می گیرد و شیوه های مواجهه با آن چگونه است. در فصل اوّل کتاب بحث های کلّی در مورد اقتدار و تعریف آن و همینطور شکل های مختلف اقتدار ارائه کرده ام. اتکای این بحث ها در آغاز بر حوزه سیاسی است. اول به این دلیل که اقتدار سیاسی عام ترین شکل اقتداری است که شهروندان هر جامعه تجربه می کنند و دوم این که پزشکی و سیاست همانطور که در طول کتاب خواهیم دید همپوشانی و قواعد مشترک فراوانی دارند. در فصل دوّم به زمینه های اقتدار پرداخته ام و تمرکز اصلی ام بر دانش به عنوان یکی از زمینه های اصلی اقتدار و اقتدار ورزیدن است. در این فصل توضیح داده ام که چطور شکل های مختلف فهم انسان از محیط اطرافش زمینه را هم برای اعمال اقتدار و هم برای پذیرش آن فراهم می کنند. فصل سوّم در حقیقت تلفیقی از دو فصل اوّل کتاب است، به این ترتیب که با بازگشت به شکل های عام اقتدار و شکل های مختلف دانش انسانی تلاش کرده ام تفسیر هایی از دانش پزشکی و اقتدار پزشکی و نحوه ارتباط این دو با هم ارائه کنم که خواننده را مهیای ورود به فصل بعدی می کنند. در فصل چهارم اقتدار پزشکی را در درمانگاه بررسی می کنم. این فصل که حجیم ترین فصل کتاب است به گزارش یافته های میدانی اختصاص دارد که از طریق مصاحبه و گفت و گو با بیماران، پزشکان و صاحب نظران و همینطور تجربه شخصی ام از فعالیت بالینی به دست آمده است. در این گزارش رابطه بحث های نظری قبلی با آنچه که در فضاهای درمانی شهر تهران در حال روی دادن است را روشن کرده ام و موقعیت ها یا صحنه هایی که اقتدار پزشکی در آنها استعداد پدیدار شدن دارد را شرح داده ام. در نهایت در فصل آخر به نقد اشکال مختلف اقتدار پزشکی و ارائه پیشنهاد هایی برای تخفیف و مهار چنین اقتداری پرداخته ام. 

   افراد زیادی در به نتیجه رسیدن این گزارش نقش داشته اند. پیش از همه باید از زنده یاد دکتر محمد علی مرادی یاد کنم که از ابتدا مرا به نوشتن در مورد موضوع اقتدار پزشکی تشویق کرد و با پیشنهادهای سازنده اش ترغیبم کرد تا از محدوده یک پایان نامه دانشگاهی فراتر بروم. او در یک دوره زمانی دو ساله و طی گفت و گوهایی که به طور مرتب با هم داشتیم کمک کرد تا ساختار کلی کتاب را طراحی کنم و به نتیجه برسانم. افسوس می خورم که کمی پیش از آماده شدن کتاب بدن آزاردیده اش تاب ادامه زندگی را از دست داد و دوستان و شاگردانش را بهت زده و غمگین کرد. از دکتر محمد سعید ذکایی ممنونم که در طراحی مصاحبه ها ، گسترش فصل چهارم و نحوه حرکت بین نظریه و میدان راهنمایی های موثری به من کرد. همینطور از دکتر ابراهیم اخلاصی که در مورد روایت فصل پنجم و پیاده سازی متن مصاحبه و تکنیک های ارائه گزارش تجربه هایش را در اختیارم قرار داد. از بین پزشکانی که با آنها گفت و گو کردم به طور مشخص لازم می دانم از دکتر ساناز سامی تشکر کنم که در گفت و گوهایی که با هم داشتیم مرا به سمت حفظ یک موضع عینی و به دور از جانبداری هدایت کرد. دکتر محمّد عراقی، دکتر آنیتا افتخارزاده و دکتر مجتبی میر عبداللهی بینش های ارزشمندی در مورد دگرفهمی و درمان در اختیارم گذاشتند که در بحث های مربوط به اقتدار دگرفهم به بعضی از آنها اشاره کرده ام. همینطور از دکتر وحید رواقی به خاطر توصیه هایش در مورد بحث مسئولیت اجتماعی پزشکان ممنونم. و در نهایت باید از همه کسانی که در طی انجام این تحقیق به من در مقام درمانگر و پژوهشگر اعتماد کردند و تجربیات آزاردهنده یا رضایت بخششان و به همین ترتیب ایده ها و خواسته های مطلوبشان را با من در میان گذاشتند تشکر کنم. آنها کمک کردند تا این کتاب به شکلی که پیش روی خواننده است در بیاید و بسیاری از مطالب کتاب زاییده و الهام گرفته از ذهن خلّاق آنهاست»


Report Page