Arcane🧈

Arcane🧈


دستمال رو از دور دهانم باز کرد.

- اجازه میدم یکم حرف بزنی، منم حوصله‌ـم سر رفته! اصلاً چطوره از نقشه هام بهت بگم؟ هوم؟

+ چی از جونم میخوای؟

خنده ای کرد و بعد گفت : باور کن هیچی نمیخوام. تنها چیزی که میخوام وینتره! البته همون مینجونگ‌ـی که من می شناسم و جدیداً اسمشو گذاشته وینتر!

+ دشمن پدرشی ؟ به وینتر چیکار داری!

- عاااا، یعنی میخوای بگی همه نقشه هام رو بهت بگم و اینکه چی کاره‌ـم ؟!

متاسفم. خب حرف دیگه ای که نداری پس دوباره دستمال رو میبندم.

دستمال رو بست و دستی به سرم کشید.

- با اینکه بهت نمیاد این رنگ ولی بدک نشدی!

خودم رو تکون دادم تا دستش رو برداره.

- اوکی، نخوردمت خانم.

گوشیم رو برداشت و جلوم گرفت.

- رمزش؟

نمی تونستم حرف بزنم اما سعی کردم رمز گوشی رو بهش بگم که فهمید.

- ممنون!

رمز گوشی باز شد، اول از همه رفت سراغ پیاما. همه رو خوند.

- درک نمیکنم، این چیزا چیه راجع بهش با این و اون حرف زدی!

دندان هام رو روی هم فشردم، همزمان در اتاق باز شد.

- صدات در نمیاد، قراره آتیش بازی کنیم!

از لای کمد بیرون رو نگاه کردم. وینتر اومده بود، براش نگران بودم! باید یه جوری متوجه‌ـش میکردم.

ولی دستام بسته بود و حرفی هم نمی تونستم بزنم.

وینتر دستش رو گذاشت روی دستگیره کمد و باز کرد و مرد سریع دور دهان وینتر رو گرفت و کلت‌ـش رو زیر گردنش گذاشت!

هینی کشیدم و لرزیدم.

مرد وینتر رو گوشه ای انداخت و انگار تازه توجه‌ـش به من جلب شد!

- چیکار داری با ما!

این رو وینتر گفت که مرد سریع دستش رو روی دهانش گذاشت و گفت : بهت یاد ندادن، داد نزنی؟ دو قدم فاصله بیشتر نداریم عزیزم.

- نینگ رو بذار بره.

+ نمیشه، آخه میدونی همه کارهام رو دید. همچین ریسک بزرگی نمیکنم!

رفت کنار در و قفلش کرد.

+ حالا دیگه کسی مزاحم‌ـمون نمیشه!

- با پدرم مشکل داری نه ؟ برو سراغ خودش.

+ خب تو دخترشی باید تحریکش کنم، اینم بلد نیستی؟ آه، واقعا تاسف باره.

این رو گفت و خندید.

من شروع کردم به حرف زدن با اینکه دستمال دور دهانم بود!

+ تورو هم باز کنم ؟ راحت نیستی خوشگله ؟ عا راستی مینجونگ. شکلات میخوای؟ به دوستت هم دادم، خوشش اومد.

چشمام رو با حرص بستم و جوری که فقط خودم می فهمیدم گفتم: من خوشم نیومد!

مرد تک خنده ای کرد و دریچه کُلر رو برداشت و طنابی از داخلش برداشت.

دست وینتر رو گرفت کشیدش سمت تخت.

دستاش رو با طناب بست و چسبی به دهانش زد!

+ چون نینگ دختر خوبی بود براش دستمال بستم، ولی تو نه!

**

سلام دوستان، اول معذرت میخوام بابت اینکه این پارت رو دارم خیلی دیر میدم!

امیدوارم لذت ببرین و حتماً به ناشناسم(داخل چنل پی ام هست) نظرتون رو بفرستین تا پارت بعد آپ شه!💓 


Report Page