angel,,
rozhan,
از اونجایی که یکم زیاد شد تصمیم گرفتم تلگراف کنم.
شاید تا حالا نگفته بودم ولی خیلی وقتا انرژی نداشتم یا بهم ریخته بودم با حرفات باعث لبخند زدنم شدی و خوشحالم کردی، به خاطرش ازت ممنونم و خوشحالم باهات دوست شدم چون دوست خیلی خوبی هستی
خوشم نمیاد فقط بشینم و ناراحت بودن دوستام رو نگاه کنم و نمیدونم چجوری میتونم خوشحالت کنم ولی امیدوارم با حرفام باعث لبخند زدنت شده باشم بالاخره بادیگارد منی اصلا خودم کافیم باعث خوشحالی میشم هه😏 آخه آدم انقدر خودشیفته؟ ببین ووکی یخم آب شده دارم خودشیفته بودن و مهم بودنت بین دوستام رو بهت میگم.
شاید نتونم خیلی درک کنم چون تجربه نکردم ولی تا جایی که بتونم حتما درکت میکنم و دوست دارم ناراحتی، عصبی ای یا خوشحالی منم پیشت باشم حالا اگر عصبی و ناراحت بودی که امیدوارم هیچ وقت نباشی، آرومت کنم و باعث لبخند زدنت بشم یا اگر خوشحالی که منم پیشت باشم اصلا با هم خوشحال باشیمم
خلاصه که روژان اینجاست حالت رو بهتر کنه و پیشته.
love you oppa,,