ali
peace
گوهراخلاقسیاسیدرصلح پایدارکانت
سید علی محمودی*
مقدمه
از میان چند کتاب که مطالعۀ آنرا برای حسن روحانی رئیس جمهوری لازم و مفید میدانم، رسالۀ صلح پایدار: یک طرح فلسفی، نوشتۀ ایمانوئل کانت(1804-1724)را انتخابکردهام. این رساله به فارسی نیز ترجمه شده است1. کانت صلح پایدار را در سال 1795نوشت و در همین سال آنرا منتشر کرد. اینزمان مقارن بود با امضای«پیمان بال». این پیمان پس از شکست جنگ علیه حکومتانقلابیِ فرانسه به رهبری دولت پروس، توسط پادشاه اینکشور بهامضا رسید.(ماله و ایزاک،1362: 3-492).
صلح پایدار که متن انگلیسی آن37صفحه و ترجمۀ فارسی آن74 صفحه است، با مقدمه ای کوتاه آغاز میشود و دارای دوبخش است. بخش نخست، شامل«اصول مقدماتی صلح پایدار بین دولتها» و بخش دوم دربرگیرندۀ سه اصل با عنوان«اصول قطعی صلح پایدار بین دولتها» است. این رساله دارای دو متمم و دو پیوست است. عنوانهای دو متمم عبارت است از:«دربارۀ تضمین صلح پایدار» و« اصل نهایی برای صلح پایدار». عنوانهای دو پیوست از این قرار است:«دربارۀ ناسازگاری میان اخلاق و سیاست در رابطه با صلح پایدار» و«دربارۀ سازگاری میان سیاست و اخلاق برپایۀ مفهوم استعلایی حق عمومی».
اگر پرسیده شود که چرا مطالعۀ صلح پایدار را به ریاست جمهوری پیشنهاد می کنم، درپاسخ می توانم به دو دلیل بنیادین اشاره کنم: نخست، نیاز مبرم و حیاتی ایران به صلح، دوستی، مدارا، گفت و گو، همکاری، و مشارکت در سه سطح ملی، منطقه ای و جهانی؛ دوم، ضرورت حتمیِ سیاستورزی اخلاقی در ایران امروز که دوریگزیدن از آن، میتواند هزینههای سهمگینِ افزونتری را به مردم و کشور ایران تحمیلکند.
موضوع رابطۀ اخلاق و سیاست در دو پیوست رساله با نگرش های فلسفی، اخلاقی، سیاسی و الهیاتی همراه با آموزههای کاربردی مطرح شده است. من در این نوشته، صرفاً به پارهای از اساسیترین موضوعهای مطرح شده در پیوست نخست میپردازم. متن اصلی صلح پایدار-که دربرگیرندۀ اصول بنیادین صلح پایدار و تأسیس فدراسیون دولتهای آزاد است-، برخلاف دیگر آثار کانت که به دلیل درونمایه و زبان، دارای پیچیدگیهای فراوان است-، محتوایی روشن و خالی از ابهام دارد. دربرابر، راهبردن به ژرفا و فهم دقیق این دو پیوست، نیازمند تسلط به ابعاد مختلف دستگاه فلسفۀ نقّادی کانت، شامل فلسفۀ نظری(معرفتشناسی)، انسان شناسی، اخلاق، سیاست، دین، و تاریخ است2. شایان ذکر است که کانت دو پیوست یادشده را به چاپ دوم این رساله افزود. صلح پایدار از زمان نخستین انتشار تا به امروز، طی حدود 220سال در دانشگاهها تدریس شده، در نهادهای پژوهشی موضوع تحقیقات گسترده قرارگرفته، مأخذ متأملانۀ حقوقدانان و نهاد های ملی و بین المللی در مورد جنگ و صلح بوده، و از ارکان«مطالعات صلح» در جهان شناخته شده است.
بیهیچ تعارف و مداهنه ای، میبایست گفت و شنید که عرصۀ سیاست برای سیاستپیشگان-که نمایندگان قدرت مردماند-، بسیار لغزنده و فریبنده است. ما انسانها اغلب موجوداتی متوسط از نظر تواناییهای ذهنی، روانی و جسمی، خطاپذیر، اهل تشکیک و گرفتار غفلت و فراموشی هستیم. هیچ مقام سیاسی در هر مرتبه ای، از این وضعیت مستثنی نیست. نباید از یاد ببریم که ایستادن جلوی صندلی قدرت به عنوان تبعه یا شهروند، با نشستن روی صندلی قدرت به عنوان رئیس جمهور یا نخست وزیر یا هرمقام دیگری، تفاوت بسیار دارد. تجربه نشان داده است که وقتی شخصی به قدرت میرسد، چه از راههای قانونی و مشروع برپایۀ انتخابات دموکراتیک، و چه غیر قانونی و نامشروع براساس اِعمال زور، کم و بیش حالش دگرگون میشود. این دگرگونی را میتوان در زاویۀ نگاه، لحن کلام، بهکارگرفتن کلمات و طرز راه رفتن وی مشاهده کرد. نیروهای ویرانگر نفسانی در او مستعد بیدار شدن است که در صدر آنها، صفات غروز، تکبر، خودشیفتگی، خود همه انگاری، خودمحوری، و خودهمه چیزدانی قراردارد. براین اساس، وقتی شخصی به مقام و منصبی میرسد، از سویی باید به مدد خرد، اخلاق، باورهای دینی و معنوی، آموزش و تجربۀ سیاسی، به جّد مواظب و مراقب تصمیمگیریها و اقدامات خود باشد؛ از سوی دیگر، ناظران و ناقدان از منظر فلسفۀ سیاسی و فلسفۀ اخلاق، یعنی در پرتو اندیشه و اخلاق، این مقام نشسته بر سریر قدرت را در ساحات اندیشه،گفتار وکردار زیر نظر بگیرند و مورد ارزیابی مستمر قراردهند. حاکمان درهر رده و مرتبهای، «کنشگر»اند و نمیتوانند همزمان هم کنشگر و هم «تماشاگرِ» تصمیمات، مواضع و انجام وظایف خودباشند و هریک را مورد سنجش انتقادی قراردهند. تفکیک میان دو نقش کنشگر و تماشاگر را نیز کانت به ما آموخته است(محمودی، 1395: 437-436). بازخوانی پارهای از اندیشههای کانت در پیوست نخست رسالۀ صلح پایدار، برمدار چنین ضرورتهای اجتناب ناپذیری صورت میگیرد. براین اساس، زیرعنوان آموزههایاخلاقیصلحپایدار، چند نمونۀ اساسی و برجسته تبیین میشود.