Airport

Airport


🔞

لباسای سرمهمانداری که جیمین بهش داده بود رو پوشید 

میدونست ممکنه تهش جفتشون گیر بیفتن ولی نمیتونست خودش رو نگه داره که فکرای شیطانیش رو از سرش بیرون کنه 

خیلی وقت بود با جیمین که کمک خلبان بود دوست بود و حدود سه هفته پیش بود که جیمین با یک هیجان غیر قابل وصفی اومد تو خونه اش

فلش بک

جیمین محکم کوک رو بغل کرده بود و هی فشار رو بیشتر میکرد 

-:« هیونگ خفه شدم»

-:« به جهنم این از خبری که من میخوام بهت بدم هیچه»

-:« باز کراش زدی!؟»

از بغل کوک خارج شد

-:« یا جونگ کوک شی ، خجالت بکش این چه طرز حرف زدن با هیونگته؟!»

-:« میگی یا پرتت کنم بیرون؟»

-:« تو تربیتت کم کاری شده ، به هر حال ؛ امروز یه خلبان جدید که فارق التحصیل روسیه است اومده بود واسه تیم پرواز لعنتی خیلی سکسی بود اصلا نمیتونی تصور کنی وقتی که تو موهاش دست کشید که مرتبش کنه چقدر منلی و جذاب بود و حالا اینجا رو گوش کن فکر میکنی کی قراره کمک خلبان باشه؟!»

-:« جیمین شی»

-:« خودشه»

-:« خوب ما خیلی وقته تفریح سالم نداشتیم نظرم مثبته بریم تو کارش»

پایان فلش بک

لبخندی از یادآوری نقشه ای که کشیده بودن رو لب هاش نشست

راه افتاد به سمت فرودگاه 

***

همین که چشمش به کوک افتاد چشاش برق زد و رفت دنبالش 

راحت تراز تصورش همه کار ها درست شد و الان تو کابین با خلبان سکسی تنها بود 

-« قربان تعمیرکار ها هنوز مشغول کارن میتونین استراحت کنین من مراقب هستم »

نیم نگاهی به جیمین انداخت و لب هاش رو با زبون خیس کرد و برق انداخت 

همون لحظه کوک هم وارد کابین شد و نگاه کنجکاو خلبان کیم تهیونگ رو به خودش جلب کرد 

با لهجه ی روسی با ترکیب صدای بم گیراش که بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی جذابش کرده بود شروع به حرف زدن کرد

-:« فکر میکردم دخترای روسی زیادی خوشگلن ولی الان نظرم عوض شد»

جونگ کوک با لودگی گفت

-:« الان نظرتون چیه کاپیتان؟!»

و با یه نگاه مطمئن ذول زد به چشمای آبی تهیونگ

-:« فک کنم قدرت زیبایی پسرای کره ای قوی تره»

جیمین از جاش بلند شد و به سمت تهیونگ خم شد

-:« نمیخواین یکم امتحانش کنین کاپیتان کیم؟!»

و دستش رو آروم روی دیکش حرکت داد ولی یکدفعه تهیونگ دستاش رو گرفت و نذاشت حرکت کنه 

-:« ما الان پرواز داریم »

جونگ کوک نیشنخندی زد و روی پاهای تهیونگ نشست و گفت

-:«‌ فک کنم مسافرا میتونن صبر کنن چون هواپیما با نقص فنی رو به رو شده »

و مهلت جواب دادن رو از تهیونگ گرفت و لب هاشون رو بهم وصل کرد 

جیمین هم دوباره شروع به تحریک کردن دیک تهیونگ کرد 

بالاخره از هم جدا شدن و کوک از رو پای تهیونگ بلند شد 

-:« شما دو تا منو هورنی میکنین»

جیمین به سمت کوک رفت و هر کدوم مشغول درآوردن لباسای اون یکی شدن 

این صحنه شهوتناک چشم هر بیننده ای رو به خودش جلب میکرد و تهیونگ از این دسته مستثنی نبود

دو تاشون پشت به تهیونگ داگی استایل نشسته بودن و بدنای سفیدشون رو به نمایش میذاشتن 

تو یه حرکت تهیونگ از شر شلوار و باکسرش خلاص شد 

لبخند مهربونی روی صورتش بود و این تصور رو ایجاد میکرد که این پسر دورگه روسی قرار نیست خیلی به دو تا پسر روبه روش آسون بگیره 

ولی این اشتباه بود...

بدون اینکه جیمین رو آماده تمام و کمال واردش شد 

جوری که جیمین از درد زوزه میکشید 

-:« آخه هورنی دیوونه بدون آماده کردن میکنی توش»

درد تو تک تک حرفاش مشخص بود و تهیونگ هم تلاش میکرد تا نقطه لذتش رو پیدا کنه که موفق هم بود 

و حالا کابین کوچیک خلبان پر شده بود از صدای ناله های پر لذت جیمین

-:« اوه تو یه فاکر لعنت... آیی لعنتی»

تهیونگ به جانگ کوک نگاه کرد که آب دهنش راه افتاده بود 

تند تر تو جیمین ضربه زد تا بتونه کوک رو هم امتحان کنه که الان داشت با نوک سینه ی جیمین بازی میکرد 

چند تا ضربه دیگه که زد جیمین ارضا شد 

تهیونگ دیکش رو از جیمین کشید بیرون 

رو زمین دراز کشید و کوک رو نشوند رو شکمش 

و گردن کوک رو مارک میکرد و با دستاش به لپ های باسنش ضربه میزد 

کوک فقط زیر ضربه ها و مارکای تهیونگ ناله میکرد تا اینکه انگشتای تهیونگ رو دم ورودیش حس کرد 

جیمین که داشت تا این لحظه نگاهشون میکرد به سمتشون اومد و نذاشت انگشتای تهیونگ پیشروی کنه

-:« هی قبول نیست اونو آماده کنی ولی منو نه»

و یکدفعه تموم دیکش رو وارد کوک کرد 

کوک با حس پر شدن یهویی و کش اومدن دیواره هاش از درد خواست جیغ بکشه که پشت لب های تهیونگ خفه شد

جیمین بالاخره از کوک خارج شد و جاش رو با تهیونگ عوض کرد 

کوک به دیک سخت شده جیمین نگاه کرد و دهنش رو باز کرد و کلش رو وارد دهنش کرد 

جیمین با حس داغی دهن کوک سرش رو از لذت برد عقب 

تهیونگ آروم تر وارد کوک شده که باعث شد هیسی بکشه 

دیکش رو خارج کرد و با قدرت واردش شد و برای یک لحظه نفسش قطع شد


Report Page