ADHD
by Dr Brendan Belsham, May 26, 2013اعتراف کاشف بیشفعالی به ساختگی بودن این بیماری
در هفتهی پیش، دو والد توجه مرا به این تیتر جلب کردند، برای همین با خودم گفتم نگاهی به آن بیندازم...
مقالهی مذکور در www.worldpublicopinion.org منتشر شده است و ادعا میکند دکتر لئون آیزنبرگ روانپزشک سرشناس کودکان در دههی 1950 و کاشف ’اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’ که در سال 2009 درگذشت، طی اعترافی در بستر مرگ به ساختگی بودن این بیماری اذعان کرده است. او به بنیانهای زیستشناسانهی رفتار کودکان و درمانهای روبهرشد مبتنی بر شواهد علاقه داشت. در اینجا چکیدهای از مقالهی مذکور آمده است: منتقدانِ مضطربِ فاجعهی ریتالین اینک حمایت جبههی کاملا متفاوتی را بهدست آوردهاند. هفتهنامهی آلمانی اشپیگل در مقالهی اصلی خود به تاریخ 2 فوریه 2012 از آیزنبرگ، روانپزشک امریکایی متولد 1922 با عنوان مهاجر یهودی روستبار یاد کرده است که ’پدر اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’ بوده و هفت ماه پیش از مرگش در 87 سالگی و در آخرین مصاحبهاش به ساختگی بودن این بیماری اعتراف کرده است.
از سال 1968 کتابهای مبانی تشخیص و آمار در تسخیر این بیماری بوده است، ابتدا با عنوان ’واکنش بیشتحرکی کودکی’ و اکنون بهنام ’اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’. مصرف داروهای مرتبط با این بیماری در آلمان طی فقط هجده سال از 34 کیلوگرم (در 1993) به دستکم رقم 1760 کیلوگرم (در 2011) افزایش یافته است – یعنی 51 برابر افزایش در میزان فروش! در ایالات متحد از هر ده پسربچهی ده ساله، یکی از آنها روزانه داروی مرتبط با این بیماری را مصرف میکند. در این باره چند سفسطهی بسیار آشکار وجود دارد که با پرهیز از بهکار بردن بیانات بسیار عاطفی، ملالآور و نخنما در ارائههای جانبدارانهی اینچنینی، باید به آنها اشاره شود.
نخست آنکه طرد و لعن آیزنبرگ یا هر کاشف دیگر این بیماری پس از این گرفتاری بینهایت متوهّمانه است. این کار تصاویر فرانکشتاین، استاد عجیب دانشگاه را در حال پیوند زدن مغز کودکی در زیرزمین به ذهن متبادر میکند. انواع بیماریها در طبیعت وجود دارد که ممکن است تشریح یا حتی دوباره نامگذاری شوند، ولی به اندازهی وضعیت آبوهوا هم کشف نخواهند شد. خود آیزنبرگ هم در مقام کاشف این بیماری به خودش ارجاع نمیداد. ’اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’ برای چند قرن پیش از او در ادبیات مطرح شده است. نام آن بیماری طی چند سال تغییر کرده است، ولی خصوصیات ذاتیاش نه.
اگر به مصاحبهی اصلی آیزنبرگ در هفتهنامهی اشپیگل نگاهی بیندازیم، بیدرنگ آشکار خواهد شد که تشویش او برای افزایش نگرانکنندهی تشخیص این بیماری و مصرف داروهای هیجانآور بود؛ یعنی در یک کلام، بیشتشخیصی بیماری مذکور. با او موافقم. میدانیم که بسیاری از سایر بیماریهای دوران کودکی و محرکهای فشارزای محیطی ممکن است به شکل این بیماری ظاهر شوند و هنگامی که عوامل دیگر بهنام تشخیص این بیماری بهآسانی نادیده گرفته میشوند، پس تشخیص آن در کودکان واقعا مندرآوردی است.
فارغ از اینکه آیزنبرگ چه گفته، حقایق علمی دربارهی این بیماری به خودی خود گویاست. این ادعا که بیماری مذکور ساختگی است، حقیقتا معنایی ندارد. بر اساس کدام دلایل ادعا میکنیم که دیابت، آسم یا فشار خون بالا اختلالاتی واقعیاند؟
نخست اینکه تمام این اختلالات دستهای از علایم قابل تشخیص و مختصبهخود را دارند که مورد به مورد با هماهنگی خوبی ظاهر میشوند. مثلا تشنگی مفرط و تکرر ادرار از علایم رایج دیابت است. به همین صورت، علایمی مانند حواسپرتی، گسترهی کوتاه تمرکز، اهمالکاری، فراموشی و اختلال کنترل تکانه از مشخصات اصلی اختلال بیشفعالی با کمبود توجه است.
دوم اینکه علایم این بیماری باعث ایجاد اختلال در فرد مورد نظر میشود. در بیماری آسم، تنگی نفس بر تحمل ورزش و کیفیت خواب تاثیر میگذارد و حتی ممکن است در موارد حاد خطرناک باشد. افت عملکرد تحصیلی، مشکلات اجتماعی و عزت نفس پایین نتایج همیشگی ’اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’ است.
سوم اینکه اختلالات بالینی پایههایی زیستی دارد که همواره مورد به مورد قابل مشاهده است. در فشار خون بالا نوارهای فشار خون بالارفته بررسی و زیر میکروسکوپ تغییرات بارزی در رگهای خونی و اندامهای دیگر مشاهده میشود. در ’اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’ ژنهای خاصی وجود دارد که در انتقال اختلال از والد به فرزند دخیلند. تغییرات مغزی نیز مطمئننا در این فرایند آشکار میشود. با وجود این بیماری نه تنها حجم مغز در کودکان مبتلا کمتر است، بلکه به نظر میآید، میان تعداد علایم این بیماری و نازکی قشر مغز (لایهی بیرونی سلولهای مغز) همبستگی معناداری وجود داشته باشد.
اگر موضوع ’اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’ را مختومه اعلام کنیم، پس باید با آسم، فشار خون بالا، دیابت و تعداد کثیری از بیماریهای پذیرفتهشدهی دیگر هم چنین کنیم... که خیلی هم خوب است البته اگر بخواهیم در آن سیاره زندگی کنیم. بیایید تاب و توان خود را به خاطر دیگران صرف چیزی کنیم که واقعا ارزش بحث کردن را داشته باشد...
بیشتشخیصی این بیماری چطور است؟
دکتر بلشام نویسنده و روانپزشک کودکان است. کتاب او هیاهو بر سر ’اختلال بیشفعالی با کمبود توجه’ برای چیست؟ در آمازون موجود است.