aaa
Ahmadv نظام سیاسی
مهمترین رکن یک تمدن موفق، نظام کلی حکومت و سیاست آن است، نظامی که پایه شکل گیری نظامات اجتماعی و وظیفه مدیریت و نظارت بر آنها و تعیین سیاست های کلی را بر عهده دارد، به واسطه یک نظام سیاسی صحیح و پویا یک تمدن قادر به زنده ماندن و ادامه حیات و عرضه و گسترش خود می باشد. در طول تاریخ نیز تمدن هایی موفق بوده و توانسته اند تأثیر گذار باشند که از نظام سیاسی قویی برخوردار بوده اند، همانند امپراطوری ایران و روم در دوران صدر اسلام و قبل از آن که دارای دیوان اداری پیشرفته بوده و اجزای مختلفی تشکیل شده بودند، اما همانگونه که گفته شد عربستان هیچ حاکمیتی نداشته و سیستم شیخوخیت و ریاست بزرگان قبیله بر هر جمع و قبیله ای حکومت می کرده است. در آن زمان با ظهور اسلام و اقدامات پیامبر ص عرصه ی جدیدی و نوع دیگری از حاکمیت تأسیس و حکم فرما شد که در ادامه به بررسی حکومت صدر اسلام و مبانی سیاسی آن می پردازیم.
یکم. تشکیل حکومت مرکزی
تفکر پیامبر ص تفکری فراتر از ساختاری بود که اعراب حجاز برای خود پذیرفته بودند، ایشان در اولین فرصتی که پیدا کردند نسبت به تشکیل حکومت مرکزی و قوانین آن اقدام کردند. بعد از اینکه مردمان مکه و بزرگان آنها روی خوشی به پیامبر ص نشان نداده و حتی ایشان و اطرافیانش را مورد اذیت و آزار قرار دادند، با توجه به شرائط مساعدی که در مدینه پیدا شد، پیامبر و اطرافیان ایشان به آنجا مهاجرت کردند،
اولین اقدامی که پیامبر ص بعد از ورود به مدینه انجام دادند تشکیل مرکز فرماندهی و ساماندهی امور آن بود، ایشان زمینی را از دو یتیم خریداری کردند[1] و به کمک مهاجرین و انصار مسجد النبی را به سرعت بنا نهادند، مسجد مطابق شعار تمامی ادیان الهی برای بندگی و انجام مراسمات مذهبی بود و اینکه اولین بنای ایشان مسجد بود نه دارالعماره حکایت از آرمان و هدف یکتا پرستی و گسترش توحید بوده که بر
سرتاسر فکر ایشان سایه افکنده بود، مسجد در درجه بعد محل اداره حکومت بود، در آنجا به دعاوی و شکایات مردم پرداخته می شد[2]، محل مذاکره با هیئت های مختلف سیاسی جهت دیدار با پیامبر (ص) که موارد مختلفی از آن نقل شده است[3]، همچنین مهمترین مرکز امور نظامی مسجد بود، برای جمع سپاهیان و مشورت های نظامی و ...، چنین نقل شده که بسیج مردم برای جنگ احد زمانی بود که پیامبر (ص) نماز عصر را در مسجد خواند و مردم میان حجره و منبر پیامبر (ص) آماده اعزام به جنگ بودند[4] همچنین نقل است هر زمان که حادثه مهمی رخ میداد مردم با شنیدن الصلاة جماعة در مسجد جمع میشدند و پیامبر (ص) برای آنها صحبت میکردند[5]همچنین پیامبر (ص) اصحاب صفّه را که در مشکلات بسیاری به سر میبردند را در آنجا پناه دادند و خود ایشان و دیگران آنها را برای غذا دعوت میکردند[6] و در روایتی از امام صادق (ع) وارد شده که پیامبر (ص) فقرا و مساکین را در مسجد جای میدادند[7]. مسجد در حکومت پیامبر نقش بسیار راهبردی و کلیدی داشت و اهمیت آن به قدری بود که منافقین تصمیم گرفتند در مقابل مسجد قبا، مسجدی بسازند و آنجا را محل حضور و اجتماع خود قرار داده و از آن طریق میان مسلمین تفرقه انداخته و خود را سامان دهی کنند تا به اهداف شوم خود نائل آیند، اما قضیه به قدری جدی بود که در این باره آیه نازل شد و آن را مسجد ضرار نامید[8] و دستور داده شد که آن مکان ویران شود، آن مسجد با خاک یکسان شد و بعد از آن به دستور پیامبر ص آن مکان به محل ریختن زباله و مردار تبدیل شد[9]
ویل دورانت درباره حکومتی که پیامبر (ص) پایه گذاری کردند چنین می گوید:
پیامبر در مدینه یک حکومت دنیوی بنیاد کرد و به ناچار میبایست قسمت روز افزونی از وقت خویش را به تنظیم امور اجتماعی و اخلاقی و مناسبات سیاسی قبایل و امور جنگی صرف کند، زیر کار دین و دنیا از هم جدا نبود... کار حکومت همه وقت او را میگرفت، زیرا به جزئیات امور تشریع، قضا، دین و جنگ توجه کامل داشت.[10]
دوم. مشروعیت حکومت و شیوه حکومت داری
تمامی حکومت ها و امپراطوری هایی که در دوران صدر اسلام وجود داشت بر مبنای سلطنت و دیکتاتوری پایه ریزی شده بود، سلطنتی که مهمترین عامل انتخاب پادشاه وراثت بود و درستکاری و صلاحیت وی ارزشی نداشت، افرادی که به دنبال ثروت اندوزی و قدرت هرچه بیشتر در جهت منافع شخصی خود بودند، مالیتهای سنگین از مردم می گرفتند و کمترین خدمات را به آنها می دادند، برای رسیدن به قدرت شیطانی خود مردم را مجبور به جنگ های خانمان سوز می کردند و هیچ[A.1] چیز به جز خودشان ارزشی برایشان نداشت، این وضعتی بود که اغلب پادشاهان داشتند و به همین جهت دائم در حال جنگ با یکدیگر بودند، همانند جنگ های متعدد امپراطوری ایران و روم که معروف است، در میان این سلاطین بسیار نادر پیش می آمد افرادی که مقداری به فکر مردم بوده و درستکارتر بودند، در هر صورت سیستم سیاسی و حکومت داری به گونه ای پایه ریزی شده بود که اینجور افراد قدرت طلب و فاسد را تربیت می کرد که جز به منفعت خود به هیچ چیز اهمیت نمی دادند.
در این فضا پیامبر اسلام ص ظهور کرد و بدون هیچ قدرت ظاهری و پشتوانه ای از حکومت های آن دوران و یا حتی پشتوانه ای از قبائل مختلف تبلیغ خود را شروع کرد، بعد از فراهم شدن زمینه و تشکیل حکومت مرکزی در مدینه، دورانی از حکومت در دل عربستان پیدا شد که متفاوت از هر حکومت و نظامی بود، ایشان نه شخصی فرصت طلب بودن که به
[1] زادالمعاد، ابن القیم الجوزی، ج 2، ص 56
[2] صاحب مفتاح الکرامه به نقل از سرائر چنین مینویسد:
بحثي نيست كه پيامبر در مسجد قضاوت ميكرد و اميرمؤمنان نيز در مسجد جامع كوفه به قضاوتميپرداخت و آن حضرتكه محل قضاوتش تا به امروز معروف است
مفتاح الكرامه, قطع رحلي قديم, ج ٢,ص ٢٣٥
[3] طبقات الکبری، ج 1، ص 309 همچنین (ص) 301 و 303
[4] محمد بن عمر بن واقد,المغازي (مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1409 ه.ق، ج1ص213
[5] ابن سعد, الطبقات الكبري, ج ١, ص 246-247
[6] طبقات الکبری، ج 1، ص 240
[7] بحارالانوار، ج 83 ص 357
[8] وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ التوبة : 107
[9] طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۱۰۷، سوره توبه
[10] تاریخ تمدن؛ ج4؛ ص214 و 219
[A.1]تحقیق شود که حکومت های مختلف در آن زمان چه بوده است، قرون وسطی حکومت دینی بوده ظاهرا