عنوان : خبر چیست؟!

عنوان : خبر چیست؟!


امیرحسن رضوانی راد

 

خبر آن نیست که اموال به غارت رفته

خبر آن است که زینب(س) به اسارت رفته!

 

بیت فوق از جمله ابیات معرفتی و در عین حال روایت مقتل بود که از عصر عاشورای سال جاری میان کاربران فضای مجازی دست به دست شده و با آن اشک ها ریخته شد،شاعر بصورت ماهرانه ای مخاطب را متوجه عُمق فاجعه می نماید تا آنکه توجه ها بیشتر از آنکه معطوف به غارت خیام و اموال موجود شود ، صرف مؤلمه ی جانسوز اسارت آل الله گردد.

 

مادحین هنری اختراع کرده اند تحت عنوان " گریز روضه " که معمولاً روضه ی سایر اهل بیت به عاشورا ختم می شود. شبیه آنچه در ادبیات بدان " آرایه ی تلمیح " می گویند. بنظر وقایع تاریخی نیز می تواند همچون لوح و منشور برای ما همراه با پندو عبرت و یا همان گریز باشند.

باری؛

این بیت خیلی ذهنم را به خویش مشغول داشته ، از مفهوم مخالف آن می توان به نیکی : تَفَوُّق آزادی بر نان ، را برداشت نمود.

اینگونه می اندیشم که حراست از آزادی مهمترین پیام اجتماعی عاشوراست .( البته که همه ی این مفاهیم در ذیل طرح کلی و هدف اصلی عاشورا که برافراشته شدن پرچم ولایت علوی می باشد قابل ادرک و تحلیل است)

امام تمام همت خویش را بکار می گیرد تا خطاب به دیکتاتور وقت بگوید : (وَ یَزیدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْرِ، قاتِلُ النَّفْسِ المُحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ) ، وَ مِثْلِی لا یُبایِعُ لِمِثْلِهِ. او علیه استحاله ی دین توسط حکومت اموی می شورد . البته نه آنکه قیام نماید به سیف ، خیر. اساساَ او قیام نکرده است بلکه از مدینه خروج می نماید ، از مکه هم ایضاً ، برای آنکه زیر بار استبداد نرود ، زیر بار حرف زور نرود. به صحرا می زند ، به بیابان ....تا به اصرار یزد " آری " نگوید. او هنر " نه " گفتن را تبلیغ می کند ، به مال و مکنت دنیا پُشت پا می زند تا ؛ " آزادی " زنده بماند.

لذا در مواجهه با لشکریان ستمکار نیز آن جمله معروف را می فرماید : انْ لَمْ یکنْ لَکمْ دِین؛ فَکونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیاکم ، اگر دین ندارید پس آزاده باشید، برده‌صفت نباشید، و این یعنی ؛ آزادی حتماً مقدم بر دین داری است ، اگر آزاده نباشی دین دار هم نیستی (کسی که در گذشته برده بود حق رد نمودن دستور صاحب خود را نداشت) ، داری خودت را گول می زنی ، داری وجدانت را خموش می کنی...

به تعبیری دیگر رهیافت عاشورا آن است که اسارت و شاخه های آن مصیبتی عظیم تر از فقر اقتصادی است .

کنون گمان نگارنده این است که حاکمیت دینی(در مقام شعار و عنوان) سعی می کند مردم را در اسارت نگه دارد ، اسارت اعتقادی و سیاسی که ریشه ای ترین از انواع اسارت بوده و البته منشعب از اسارت اطلاعاتی است .

در بخش نخست(اعتقادی)، وقتی مفاهیم حقیقی و معارف صحیح درحوزه اعتقادات به جامعه منتقل نشود نتیجه اش اسارت و تعصب کور و جهل فزاینده است که آثارش را حتی در میان دین داران و متعبدان نیز مشاهده می نماییم.بصورت مثال در امتحانات پیش آمده به چه کنم چه کنم افتاده و عموماً گوششان به دهان صاحبان تریبون و رسانه های همراهشان بوده که استمرار خطا را نتیجه می دهد.در ماجرای تنهایی مسلم بن عقیل(س) نیز همین واقعه مشاهده شد ، صاحبان فتوا و عالمان حکومتی در بستر فراهم شده توسط حاکمیت دینی مردم را از گناه و عقوبت اُخرویِ همراهی با جناب مسلم ترسانده و در نتیجه اُسرای خویش را به انحراف و عصیان سوق دادند.

اتفاق تلخی که پس از استقرار حاکمیت دینی افتاده آن است که یک فرقه از عالمان با خط فکری خاص که عمدتاً در مقام تئوریزه نمودن مبانی حاکمیت(انقلاب57) نیز می باشند دارای فرصت عظیم در جهت نشر تحلیل خویش از دین شده اند و نحله ی دیگر در محاق مانده اند لذا مشاهده می شود که کُتُب اخلاقی و کرامات و ادعیه مشکل گشا و .... به وفور در بازار یافت می شود که نتیجه اش تقدم عبادت بر معرفت می باشد، لکن کتب حدیثی یا مربوط به شناخت اهل بیت و جایگاه معرفتی و نوری آنها و حتی شناخت عوالم ماقبل ، به نُدرت موجود است و اگر هم باشد با تبلیغات آن شیوه (شیوه نخست ) از دین داری که عبادت محور بوده و نه معرفت محور مورد استقبال قرار نمی گیرد. 

لذا بنظردر عصر حاضر و در فضای کنونی بهترین راه رهایی از قید و بندهای اعتقادی مطالعه ی مستقیم متون روایی است و یا آنکه پس از شناسایی معلمان حقیقی دین پای درس آنها نشسته و مقصود خدا و اهل بیت را دنبال نماییم تا به سرنوشت واقفیه که سردمداران آن ، عالمان دارای سیستم و پشتوانه ی اقتصادی و جایگاه ویژه بوده اند و نحله ی جدیدی را علیه حضرت رضا(ع) ایجاد نمودند، دچار نشویم.

اما نوع دیگر(بخش دوم) از اسارت ، اسارت سیاسی است که حاکمان سعی می نمایند رعیت را در یک انحصار اطلاعاتی و همچنین فقر تحلیلی محاصره نمایند تا اصطلاحاً به ساز آنها رقصیده شود. تاکتیک هم "نان" در برابر " آزادی " است . اینکه شکم ها پر شود تا فکر سایر حقوق اساسی بشری در اذهان خطور نکند . دقیقاً کاری که بنی امیه با مردم نمود ، با هزینه مالی بسیار و تطمیع اقتصادی ، رعیت را عبد خود قرار دادند همانگونه که به صراحت نیز اعلام می نمودند و باز در ماجرای مسلم ابن عقیل تطمیع و وعده اقتصادی نقش بسیار مهمی را ایفا نمود همینطور در رخداد عاشورا بطور مثال عمر ابن سعد که فرمانده اصلی لشکر ابن زیاد بود با طمع حکومت ری دست به چنان جنایاتی زد.لذا فاجعه ی عاشورا نتیجه ی اسارت بشریت است. اسیرانی که بر آزادگان غلبه ی ظاهری یافتند درحالیکه " آزادی " و آزادی خواهی جبلّی آدمی است و جزء اصول فطری اوست . انسان همواره میل به آزادگی دارد مگر آنکه مورد مکر شیاطین درونی و برونی قرار گیرد. انحطاط بشر در حوزه فردی با اسارت گرفتن نفس توسط ابلیس و در عرصه ی اجتماعی نیز با پیش کش نمودن فقراطلاعاتی و شرطی نمودن اقتصادی او که بدان اقتصاد صدقه ای نیز می گویند ، رقم می خورد و برای درمان ویروس مذکور ، چه دارویی مجرب تر از افزایش آگاهی،آگاهی و آگاهی؟!

اما نکته ی جالب تر آنکه:

حکومت بنی امیه یا بنی عباس و یا حکومت های معاصر از جمله دولتهای کمونیستی دارای استراتژی مشخصی بودند و با یک بسته اعتقادی و منشور حکومتی مشخص و تاکتیک اقتصادی ویژه ، مردم را فریب می دادند ،

حال فرض کنید حاکمیتی یافت شود که از این دو عنصر هم بی بهره باشد، یعنی نه دارای یک رویکرد سیاسی ثابت باشد و پای بند شعارهایش نظیر " نه شرقی نه غربی " یا " حمایت از مستضعفان و مظلومان جهان " باشد و نه آنقدر توانمند باشد که بتواند مردم را از لحاظ اقتصادی تأمین نماید تا به اهدافش دست یازد . هر چند تلاشهایی نظیر انعقاد قرارداد 25 ساله با چین ، گام مهمی در مسیر تاکتیک " نان در برابر آزادی " محسوب می شود اما احتمالاً برای اثربخشی نیازمند زمان زیادی است ،

ولاجرم هم اکنون چاره ای جز اتخاذ مواضع پر اعوجاج و پر اشتباه نظیر حمایت از گروه تروریستی طالبان ندارد و در نهایت باز هم این دین و مقدسات است که قربانی اهداف عوام فریبانه ی حاکمان       می شود (استحمار نوین، تزویر ) منتهی هر بار با یک تحلیل جدید و تفسیر نوین از متون دینی و همچنین رخدادهای تاریخی نظیر عاشورا ، صلح حدیبیه و یا صلح امام حسن مجتبی(ع) !

لذا نگارنده نام و عنوان یکی از معدودحاکمیتهای ایدئولوژیک جهان را در رویکرد جدید:

" سوپر استحماری"

 و نام رعایای ساده دل را " اَبَر مَأسوران " (زندانیان و اُسرای ویژه ) می نامد .

لذا هر روز باید این شعر را با خود زمزمه نماییم که:

خبر آن نیست که اموال به غارت رفته

خبر آن است که …....(مرد، زن،پیر، کودک، جوان و....).... به اسارت رفته!

 

سازشبههرسرینکندتاجافتخار

آزادگیبهسروسرافرازمی‌دهند

(شهریار)

 

امیرحسن رضوانی راد

27محرم 1443

14شهریور1400



Report Page