Princess

Princess

Selvin


نفسش و فوت کرد و به دخترش که با چشمای مظلوم بهش خیره شده بود نگاه کرد، رو به روش زانو زد و و دستش روی بازوی های کوچیک دخترک گذاشت:

- ببین پرنسس بابا! الان هوا رو به سردی میره و پاییز داره میاد، اگه بستنی بگیرم برات مریض میشی!

پرنسس لباش و آویزون کرد و با دستای کوچیکش صورت پدرش و قاب گرفت:

- بابایی پاییز از کجا میاد؟ بهش بگو تا چند وقت دیگه نیاد تا من بتونم بستنی بخورم!

چن از کیوتی بیش از حد دخترش خنده بلندی کرد، دخترک و به آغوش کشید و بوسه ای روی گونه های تپل و صورتی رنگش کاشت.

- ولی ما نمیتونیم به پاییز بگیم نیاد، باید منتظر بمونیم تا پاییز و زمستان بگذرن و بعدش من قول میدم برات کلی بستنی بخرم، اصلا من بزرگترین بستنی دنیارو برات میگیرم..اوکی؟!

دخترک خنده ای کرد و چشمک کیوتی زد:

- اوکی!

چن لبخند بزرگی زد و پرنسس و بغل کرد و به طرف پارک حرکت کرد، دخترک مثل همیشه با لبخند کیوتی ماسک مشکی رنگ پدرش و روی صورتش کشید تا کسی پدر عزیزش و نشناسه!

لبخند چن عمیق تر شد و با رسیدن به وسیله های بازی پارک پرنسس و روی زمین گذاشت:

- خب حالا بدو برو بازی کن که فقط نیم ساعت داریم!

دخترک با ذوق به سمت وسیله های بازی دوید و همراه دختر و پسربچه های همسن خودش شروع به بازی کرد.

با دیدن مردی که پشمک میفروخت لبخند بزرگی روی لبش نشست، نگاهی به دخترش که مشغول بازی بود انداخت و به مرد اشاره کرد تا بیاد سمتش.

با گرفتن پشمک صورتی رنگی از مرد تشکر کرد و به سمت پرنسس حرکت کرد.

- پرنسس من بیا ببین برات چی خریدم!

دخترک با شنیدن صدای پدرش برگشت سمتش و نگاهی بهش انداخت، با دیدن پشمک صورتی رنگی توی دستش ذوق زده خندید و دوید سمتش.

چن روی زانوهاش نشست و دستاش و باز کرد و چند ثانیه بعد پرنسس توی بغلش فرو رفت:

- ممنون باباییییی! تو بهترین بابای دنیایی!

شیرین زبونی های دخترش مثل همیشه موجب نشستن لبخندی روی لبش شد و موهاش و نوازش کرد:

- توام بهترین دختر دنیایی پرنسس بابا!

دخترک ازش جدا شد و پشمک و از دستش گرفت، تیکه ای ازش کند و داخل دهنش گذاشتش.

با لبخند تیکه دیگه ای از پشمک کند، ماسک چن و پایین کشید توی دهنش گذاشتش و بعد اینکه بوسه ای روی گونه چن کاشت دوباره به سمت همبازی هاش دوید و پشمکش و با اونا هم قسمت کرد.

با لبخند روی نیمکت رو به روی وسایل بازی نشست و به پرنسس زندگیش خیره شد

قطعا اون موجود کوچیک تموم دنیاش بود..!


- Happy Chen Day🎉✨

Report Page