پدر و مادرم از عشایر هستند

پدر و مادرم از عشایر هستند

Ahmad

از بچگی تو سختی زیاد بزرگ شدم و تو یه محیط کاملن تحصیل نکرده، که اگه پدرم به من امکان و فرصت درس خوندن و مدرسه رفتن رو نمی‌داد هیچ‌کسی هیچ خرده‌ای بهش نمی‌گرفت چون اون هم مثل مابقی ایل و طایفه رفتار می‌کرد ولی پدرم متفاوت بود و آینده‌نگر بود و به شدت فداکار 

💬

از بچگی برای داشتن هر چیزی باید سخت تلاش می‌کردم. بچگیم پر سختی بود ولی فقر نه، روزهای زمستون تو قشلاق از ۵ صبح بیدار می‌شدیم و با پدرم گله رو می‌بردیم چرا تا ۵ بعدازظهر و پدرم همیشه تشویقم می‌کرد که آرزوهای بزرگ داشته باشم. بهم می‌گفت دور و برت رو ببین، جز سختی و فلاکت چیز دیگه ای نیست 

💬

و برای اینکه از اینجا بری بیرون باید درس بخونی و من می‌دونم که سخت‌ترین کار دنیا درس خوندنه ولی ازت می‌خوام همه تلاشت رو بکنی، یه هواپیما که رد می‌شد بهم می‌گفت پسر یه روزی اینقدر باید دانشمند و پولدار بشی که از اون بالا با هواپیمات کارتن کارتن پول برام بفرستی.

💬

بعدش اسم دره ها و کوهای اطراف رو با جزئیات بهم یاد می‌داد که لوکیشن منطقه و محل چادرها رو بدونم. همون سخت‌گیری‌های پدرم بود که باعث شد برای داشتن آرزوهام بجنگم، که روزهای دانشجویی تو بابلسر همه تلاشم رو بکنم و در کنارش خرج خودم رو با کار کردن دربیارم، یا ارشد خوندن تو تهران و بعدش مستقل شدن و تلاش برای بهتر کردن کیفیت زندگیم.

💬

الان که برای خداحافظی رفته بودم قشلاق، خداحافظی با پدر و مادرم سخت‌ترین لحظه‌ای بود که توی عمرم تجربه کرده بودم. خیلی سخت بود دیدن اشک پدر و مادری که برای بزرگ کردن بچه‌هاشون کلی سختی کشیدند و حالا مهاجرت میشه دلیل جدایی، خواهرزاده ۸ ساله‌ام اینقدر محکم بغلم کرد که بغضم ترکید

💬

امیدوارم همه‌ی این غم‌ها و دردها بشه انگیزه و قدرتی که همه تلاشم رو بکنم که اسمم به نیکی برده بشه، که نرسم به جایی که چند سال دیگه بگم خب که چی؟! ارزشش رو داشت؟! یا پشیمون بشم از این همه جاه‌طلبی که اینجا همین زندگی مگه اینقد سخت بود که مهاجرت کردم؟!

بمونه به یادگار از حس قبل مهاجرت 

AhmadScv


📡 @VahidOnline




















Report Page