99

99

Behaaffarin

با رفتن استاد دوباره همه حس بدی که صبح داشتم برگشته بود

بالاخره جرات کردم از آرش بپرسم چی شده

جواب داد:

-      هیچی. میگفت نمیتونه حق ناحق کنه منم بهش میگفتم خب اینجوری داره حق تورو ناحق میکنه. اونم قبول نمیکرد. میگفت میتونستی حذف کنی

-      عجب آدمیه هااا. خب خودش گفت حذف نکنم

-      آره دیگه. منم همینو میگفتم. اونم که دیدی میخواست بیرونم کنه. منم عصبی شدم صدام رفت بالا. همین

چیزی نگفتم

دوباره گرفت:

-      اصن ترم بعد خودمم سر کلاسا باهات میام تنها نباشی. خوبه؟

-      نه بابا. بی خیال

دیگه حوصله پارک موندن هم نداشتم

گفتم برگردیم خونه

آرشم قبول کرد

رسیدیم به جلوی در خونه ازش تشکر کردم و بعدشم عذرخواهی

آرش لبخند محسوسی زد

-      تنها کاری بود که از دستم برمیومد. تو ببخش که تهش نشد

ازش خدافظی کردم و رفتم بالا

بعد عوض کردن لباسام سایت دانشگاه رو باز کردم

تا ببینم نمره دیگه ای ثبت شده یانه

در کمال تعجب دیدم نمره م تغییر کرده

باورم نمیشد

بهم داده بود 10

پاس شده بودم

بعد از اون درس تو طول تحصیلم درسای زیادی بود که با تلاش زیاد پاس شدن

درسای زیادی هم 18 و 19 و حتی 20 شدم

ولی هیچکدوم از نمره هام به اندازه اون 10 برام دلپذیر نبودن

از ذوق گریه م گرفته بود

زنگ زدم به آرش

فورا جواب داد:

-      پاسم کرده آرشششش

باورش نمیشد

-      درست چک کردی بهی؟ درس دیگه ای رو ندیدی؟

-      ده بار چک کردممممم

-      مطمئنی؟ خیلی بعیده آخه.. بعد اتفاقا امروز!

-      خودت برو ببین

باشه ای گفت و قطع کرد

یه دقیقه بعد دوباره بهم زنگ زد:

-      تبریک میگم دختر کوچولو. دیدی آخرش شد؟ دیدی چقد غصه خوردی؟

-      باورم نمیشه. به خاطر توئهههه. دستت درد نکنه

-      نه بابا اگه به من بود نمرتو کمترم میکرد که زیاد نمیکرد

خندیدم

اونم خندید

دوباره با لحن آروم تری گفتم:

-      مرسی آرش

-      خب برای شیرینیش نمیخوای من رو به یه شام دعوت کنی؟

قبول کردم و برای فردا شب قرار گذاشتیم

رستورانشم خودش انتخاب کرده بود

قطع کردم و توی گروه تلگرام برای امیر و نگارم نوشتم که استاد پاسم کرده

از جزییات دعوای آرش و استاد خبر نداشتن

ولی به صورت کلی میدونستن نشده و محاله که بشه!

جفتشون خیلی خوشحال شدن و تبریک گفتن

یکی از راحت ترین خوابای زندگیم رو همون شب داشتم

صبح بعدش درگیر کارای خونه و تمیزکاری بودم تا شب

عصر یه دوش گرفتم و اماده شدم

آرش میومد و از خونه ما تا اون رستوران با تاکسی میرفتیم

یه رستوران ایتالیایی بود

آرش میگفت پیتزاهای خوبی داره

وقتی رسیدیم در بدو ورود آرش اسممون رو گفت و گارسون مارو به یه میز دونفره دنج راهنمایی کرد

سر میز گل و شمع بود

شمع به شکل یه گل سرخ بود

خیلی خوشم اومد از دیزاینش

اما وقتی دقت کردم دیدم سر بقیه میزای دیگه شمع از نوع وارمر معمولیه و گلی هم درکار نیست!


Report Page