🔰 به اندازه جیبتان درس بخوانید!

🔰 به اندازه جیبتان درس بخوانید!


◽با توجه به سخنرانی‌ها و شنیده‌ها می‌توان گفت که یکی از دغدغه‌های بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی در ایران، آیت‌الله خمینی، مسئله تحصیل در کشور بوده است؛ وی در ششم دی ماه ۱۳۵۹، ضمن اصرار بر حضور حداکثری مردم در نهضت سوادآموزی، از آن‌ها خواست تا مسلسل‌ها را به قلم‌ها تبدیل کنند.

از دیگر نشانه‌های توجه انقلاب به مسئله تحصیل، اصل سی‌ام قانون اساسی است که در آن به شرح زیر بر تحصیل رایگان برای عموم جامعه تاکید می‌کند:

"دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد."

اما چه مسیری طی شده است که پس از گذشتن چهار دهه از انقلاب اسلامی که با آرمان‌های حمایت از مستضعفین و برقراری عدالت در سراسر کشور به وقوع پیوسته است، امروز شاهد شهریه‌های هنگفت مدارس غیرانتفاعی، موسسات آمادگی کنکور، حق‌التدریس‌های برق‌آسای معلمین کنکور و نهایتا افزایش تعداد سهمیه‌های دوره‌های شبانه دانشگاه‌های سراسری و همچنین موسسات آموزشی عالی و واحدهای پردیس دانشگاه‌ها هستیم؟

شاید ابتدایی‌ترین عامل پاسخ به این موضوع، خود مسئله کنکور باشد؛ مانع بزرگ و حتی ترسناکی که نوجوانان برای پیوستن به جامعه دانشگاهی و قدم نهادن در مسیر تخصصی کردن علم و مهارت خود، با آن مواجه خواهند بود.

در شرایطی که دغدغه کار در اکثر خانواده‌ها مشهود است، یکی از نگرانی‌های نوجوانان همین مسئله بوده و اکثرا تنها راه نجات خود را فارغ‌التحصیلی از دانشگاه می‌بینند.

پس اولین مرحله برای درگیر شدن دانش‌آموزان با مسئله کنکور کلید خورد! فرصت‌های شغلی کم، در مقابل پذیرش کارمند، صرفا براساس مدرک تحصیلی، در شرکت‌های دولتی و غیردولتی.

این همان فرصتی است که بسیاری انتظارش را داشتند؛ نتیجه آن تاسیس مدارس غیرانتفاعی با وعده آموزش بهتر جهت قبولی محتمل‌تر در کنکور شد.

سوال مهم بعدی اینجا مطرح می‌شود: مگر فراهم‌آوری و گسترش تحصیلات عالی در کشور از وظایف دولت نبود؟ پس چرا به دلیل کوتاهی مدارس دولتی در کیفیت آموزش، فرصت برای تاسیس مدارس غیردولتی با خدمات آموزشی بهتر ایجاد شد؟

با شدت گرفتن این مسئله، رفته رفته بر تعداد ثبت‌نام‌کنندگان مدارس غیرانتفاعی افزوده شد و به علت افزایش تقاضا، بر تعداد مدارس غیرانتفاعی نیز افزوده شد. سرانجام با عادی‌شدن این موضوع در سطح جامعه، جمعیت دانش‌آموزان کشور به دو بخش ثبت‌نامی‌های دولتی و غیردولتی تقسیم شدند.

بدین ترتیب هر مدرسه با شهریه بیشتر، خدمات آموزشی بهتری برای آماده‌سازی دانش‌آموزان در کنکور ارائه می‌داد و مسئله شهریه بیش از پیش در نظر موسسین و مدیران مدارس غیرانتفاعی مورد توجه قرار گرفت. در نتیجه حقوق معلمین شاغل در مدارس غیردولتی نیز رو به افزایش گذاشت و اینجا دومین مرحله درگیرشدن دانش‌آموزان با کنکور کلید خورد؛ اشتیاق معلمان برای استخدام‌شدن در آموزش و پرورش و تدریس در مدارس دولتی کاهش یافته و آنان به سمت تدریس در مدارس غیردولتی حرکت کردند.

دیگر دانش‌آموزان راهی جز ثبت نام در مدارس غیرانتفاعی نداشتند.

با شدت گرفتن مسئله تورم در جامعه، روز به روز از توان اقتصادی خانواده‌ها برای ثبت‌نام فرزندان خود در مدارس غیرانتفاعی کاسته شد و به تدریج خط پررنگی بین دانش‌آموزان مدارس دولتی و غیردولتی کشیده شد.

اما این پایان ماجرا نیست! هرچند که طراحی کنکور صرفا بر اساس کتب درسی است؛ اما احتمالا به علت عدم توانایی آنان در آماده‌سازی کامل دانش‌آموزان، کنکور یک نیاز جدید برای پرداخته شدن به آن را ایجاد کرد؛ کتاب‌های کمک‌آموزشی! با روی کار آمدن انتشارات آموزشی مختلف، بازار داغی برای آن‌ها بوجود آمد و هزینه خرید کتاب‌ها سال به سال افزایش پیدا کرد و بر تنوع آنان هر ساله افزوده شد.

روز به روز بر تنومندی غول کنکور افزوده شد؛ اما نه به علت طراحی سخت سوالات، بلکه به علت شرایط پرهزینه جهت آماده‌شدن برای آن!

در این بین تصمیم بر استفاده از بهترین نیروهای آموزشی کشور، در مناطق مختلف، در مدارسی با عنوان "تیزهوشان" گرفته شد. اما ثبت نام در آن نیز سد بزرگی با خود به همراه داشت؛ آزمون تیزهوشان!

مسئله حیرت‌انگیز در عملکرد نظام آموزشی کشور آن است که تمام مسائل بالا، در مورد آزمون تیزهوشان نیز رخ داد و دانش‌آموزان برای قبولی در آن، نیاز به ثبت‌نام در موسسات آمادگی آزمون تیزهوشان و استفاده از کتاب‌های کمک‌درسی برای آن پیدا کردند.

و همچنان خط بین دانش‌آموزان با شرایط اقتصادی مختلف پررنگ‌تر شد.

کنکور حتی شکل تدریس برخی معلمان در جلسات آموزش گروهی را تغییر داد؛ عدم نظارت صحیح وزارت آموزش و پرورش، موجب شد تا بعضی معلمین با کم‌کاری در مدارس، به علت نیاز شدید دانش‌آموزان به یادگیری کامل دروس برای قبولی در کنکور، شرایط را برای تدریس خصوصی با حق‌التدریس‌های کلان فراهم آورند و آن خط از همیشه پررنگ‌تر شد... .

این که چقدر می‌توان آموزش و پرورش را به خاطر عدم حمایت کافی از مدارس دولتی، عدم طراحی مناسب و کافی کتاب‌های درسی و همچنین عدم نظارت دقیق بر مدارس غیرانتفاعی و معلمان، مقصر دانست، بیش از این در این متن نمی‌گنجد؛ اما کنکور تنها مسئله نگران‌کننده برای دانش‌آموزان نیست.

امروز تحصیل در ایران، بیشتر از همیشه وابسته به شرایط اقتصادی دانش‌آموزان و دانشجویان شده است؛ چرا که بعد از طی کردن مراحل آماده‌سازی کنکور، نوبت به ثبت نام در دانشگاه‌ها می‌رسد.

به هردلیل، به خصوص عدم تخصیص بودجه کافی به دانشگاه‌ها، سالانه شاهد کاهش ظرفیت‌های دوره روزانه و افزایش ظرفیت‌های شبانه هستیم؛ واحدهای پردیس دانشگاه‌ها با شهریه بسیار بالاتر به راه افتادند و هزینه ثبت‌نام در دانشگاه‌های آزاد و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به شدت فزونی یافته‌اند.

امروز تحصیل رایگان در اصل سی‌ام قانون اساسی، تبدیل به رویایی دست‌نیافتنی شده و آموزش رفته رفته خود را در محدوده یک طبقه خاص جامعه می‌بیند؛ طبقه‌ای که روز به روز کوچک‌تر می‌شود.

دیگر در بین دانش‌آموزان و دانشجویان خطی نیست؛ بلکه دیواری‌است به بلندای سودای کسب سود در بازار داغ علم‌آموزی!


#یادداشت_دانشجویی

#آموزش_رایگان

#نه_به_پولی_سازی_آموزش

@atuazadandish

Report Page