98

98


#نگاریسم‌ 

۹۸

بهنام به جعبه بزرگ رو میز اشاره کرد و گفت 

- همه کادو ها این داخله نیما بیا خودت کادو هر کسیو حدس بزن

نیما خندیدو گفت

- من زرنگم چی فکر کردی

رفت پشت میز و سعید مثل فشنگ اومد سمت من

بنفشه رفته بود پیش الناز و مضطرب بود 

مریم آروم گفت

- ئه آقای مره جانا اومد باز 

سعی کردم نخندم و وا ندم .اما با اون نیش بارگز سعید سخت میشد لبخند نزنی

اومد کنارمون ایستاد و خیلی جدی گفت

- نگار ازت ناراحتم

قبل من مریم گفت

- اونوقت چرا؟

سعید اخم کردو گفت 

- چون شاگرد خوبی نبود به حرفام گوش نداد

مریم منفجر شد از خنده.سعید چشمکی زدو گفت 

- ماشین آوردین؟

مریم باز گفت 

- من آره اما اگه فرصت نداری نگار برسون با اسنپ نره 

اخم کردم به مریم و گفتم 

- مرسی لازم نکرده برا من راهکار بدی

سعید خندید و گفت 

- حالا عصبانی نشو یه بارم سوار پراید ما فقیر فقرا شو 

مریم خندیدو گفت

- والا فک کن اسنپه

قیافه سعید وا رفتو گفت 

- مریم خانم شما یکی به نعل میزنی یکی به میخ! ئه ...

اینبار منم خندیدم رو به سعید گفتم

- من نمیخوام به کسی زحمت بدم

- زحمت نیست که سر راه خونتون برا من 

مریم پرسید 

- ئه شمام مجیدیه میشینین؟

سعید خواست حواب بده که جنعیت یهو ترکید

دست نیما یه لباس زیر سکسی بود و گویا داداش بنفشه برای اذیت کردن نیما خریده بود

جمعیت تیکه مینداختن و ریسه میرفتن

مام ازخنده نفسمون رفته بود

سر حرفمون گم شدو با توجه به سوسی بودن اون لباس خواب که طرح خرگوش بودو دوتا گوش و یه شورت دم دار داشت اصلا روم نمیشد به سعید نگاه کنم.

نیما کادو مارو هم باز کرد

من یه موزیک باکس دکوری گرفته بودن برای نیما که آهنگ یه فیلم معروف بودو مریم هم ست فندک جا سوئیجی و خودکار .

سعید هم یه ساعت رو میزی که با جاذبه کار میکرد برای دفتر نیما گرفته بود

نیما تقریبا اکثر کادو هارو درست حدس زده بود

آهنگ آخر با رقص نور پخش شد

یهو صدای سعید از کنار گوشم تو اون تاریکی اومد که گفت

- بریم یه جدی برقصیم؟

خیلی نزدیک به صورتم بود

انگار لباش چند میلیمتر با من فاصله داشت

شاید اگر یه دختر عادی بود میخندید سرشو عقب میبرد.اما من نه ...

من با اونهمه اتفاق.فقط از این نزدیکی خشک شدمو بدنم به شدت گرفت

کسی انگار به معده ام چنگ زدو قلبم یخ شد

Report Page