970802
گروه مدیران حرفه ای منابع انسانیمعرفی کتاب مدیر در نقش کوچ
ترجمه: افشین محمد
پیشگفتار:
"رهبران پیشین چگونه گفتن را میدانستند، رهبران آینده چگونه پرسیدن را میدانند."
پیتر دراکر
---
کتاب "مدیر در نقش کوچ" خودآموز مهارتهای پایهی کوچینگ برای مدیران است. شما با یادگیری مهارتهای کوچینگ، یک ابزار به جعبه ابزار مدیریتی خود اضافه میکنید و به مدیری توانمندتر تبدیل خواهید شد. با به کارگیری مهارتهای کوچینگ در مدیریت خود، ارتباطات اثربخش، عملکرد بهتر و تیمی مشتاقتر خواهید ساخت و رشدی از خوب به عالی را تجربه خواهید کرد.
کیفکو (کانون یادگیری فردا) به عنوان نخستین تیم تخصصی ارائه خدمات کوچینگ حرفهای و آموزشهای مهارتهای نرم در ایران در راستای ماموریت خود برای گسترش فرهنگ استفاده از رهیاری (کوچینگ حرفهای) در جامعه فارسیزبان این کتاب را ترجمه و منتشر کرده است. .
این کتاب برای مدیران عامل، مدیران ارشد، مدیران و کارشناسان ارشد منابع انسانی و تمام افرادی که به توانمندسازی خود و دیگران علاقمند هستند، مفید و مناسب است.
این کتاب همچنین منبع بخشی از محتویات ارائه شده در کارگاههای مهارتهای کوچینگ و کارگاه "مدیر در نقش کوچ" است که توسط تیم کیفکو (کانون یادگیری فردا) برگزار میگردد.
در کارگاههای تیم کیف کو با تکیه بر سهگانه یادگیری "خود، دیگری، استاد" و استفاده از بازیهای هدفمند مدیریتی و روش آموزشی Team Teachingتلاش میشود تا یادگیری ( به معنای تغییر در رفتار) به صورت اثربخش شکل بگیرد و افراد در مسیر توسعهی فردی و حرفهای خود مهارتهای نرم مورد نیاز را به ابراز طبیعی خود تبدیل کنند و با عملی کردن دانستهها به مرحله استادی در مهارتهای نرم مورد نیاز برسند.
حسین گایینی
مدیر عامل کانون یادگیری فردا
مقدمه:
در مدیریت نوین امروز، چند باور قدیمی و کلیشهای جای خود را به چند ذهنیت و مهارت جدید داده است.
این اندیشه که مدیران باید همه پاسخها را داشته باشند و آنها باید به جای همه کارکنان بیندیشند و راه حل ارائه کنند، نه تنها منسوخ شده بلکه از موانع اصلی توسعه و توانمند شدن زیردستان میباشد.
شاید خیلی از مدیران به این مساله اعتراف نکنند، اما فکر میکنند بیش از مجموعِ کل تیمشان میدانند و معمولاً بر اساس این فکر عمل میکنند. این طبیعت انسانی است و جای تعجب ندارد. همه ما دوست داریم که در مورد مسائل به دیگران مشاوره بدهیم و اظهار فضل کنیم؛ اما مشکل اینجاست که وقتی کارکنان فرصتی برای حل مشکلات خود نداشته باشند، پیشرفت نمیکنند و توسعه نمییابند. در عوض، وابسته میشوند و هرگز به استعدادها و تواناییهای کامل خود نمیرسند.
این باور که هر انسان و هر کارمند دارای توانایی رشد و بهبود است، پیشنیاز ذهنیت مورد نیاز برای ورود به سفر یادگیری مدیر در نقش کوچ است. یک مدیر نمیتواند کارمندی را تربیت کند، اگر عمیقاً به تواناییهای آن کارمند اعتقاد نداشته باشد.
این تغییر باور، ابزاری به دست میدهد که در زمانی کوتاهتر و بسیار اثربخشتر از ارائه نصیحت به نتیجه مطلوب میرسد اما اجرای آن به صرف زمان، صبر و شکیبایی نیازمند است و برای کسب مهارت در آن، نیاز به تمرین و استمرار دارد.
نتیجهی این تمرین و ممارست سرمایهگذاری روی افراد است و طبق آمار جهانی بهترین نتایج و بازگشت سرمایه را نسبت به هر گونه مهارت مدیریتی دیگر، به ارمغان میآورد.
افراد تحت رهبری شما یاد میگیرند، توسعه مییابند، عملکردشان بهبود مییابد و در چنین حالتی است که با بالاترین رضایت و با میزان بالاتری از مشارکت کار خواهند کرد و باعث موفقتر شدن خود و سازمان میشوند.
به راستی ما چگونه میتوانیم مهارتهای مدیریت اختصاصی خودمان را بیاموزیم؟
بیشتر کتابهای مدیریتی به شما وعده میدهند که چیزی برای شما دارند، که مدیریت شما را متحول میکند اما آنچه که شما را متحول میکند و شما را از آن گونه که مدیریت میکنید به گونهای دیگر مدیریت کردن، رشد میدهد، خودتان هستید. در این مسیر شما باید بار دیگر نوپایی را تجربه کنید، زیرا انسان در هیچ مقطعی از زندگی خود به اندازه کودکی آمادگی یادگیری و رشد را نداشته است. "نوپا" شدن یعنی پادیادگیری آموزهها و عادات ناکارآمد پیشین و نویادگیری مهارتهای جدید یا عمق دادن به مهارتهای فعلیتان.
کتاب حاضر میتواند راهنمای شما در این سفر تحول باشد و شما را به ابزاری انسانمحور در مدیریت شخصیتان مجهز کند.
✅#گروهمدیرانحرفهایمنابعانسانی
🌐 @HRMIR