94

94

hdyh

آسمون تیره تر شد 

یه لحظه همه جا روشن شد 

از این فاصله فقط سایه هاشون رو دیدم

شعله های آتش شعله ور تر شدن

در حدی که انگار به ابر ها رسیدن

هر لحظه هوا گرم تر میشد 

انگار نیک میخواست برای خودش جهنم رو تداعی کنه 

گرما بهش قدرت میده 

صدای زجه میومد 

اما صدای مالیا نبود 

هیچ موجود زنده ای هم این اطراف نبود 

مثل اینکه نیک واقعا جهنم رو آورده روی زمین

همه جا سکوت شد 

دیگه هیچ صدایی نمیومد 

حتی صدای رعد و برقی که زده شد

تنها صدایی که میومد صدای نیک بود

_Volver a dormir

بازگرد ای که بخواب رفته ای

Regreso al mundo de lo desconocido

بازگرد از دنیای ناشناخته ها

Te llamo desde el mundo en el que estás

تورا فرا میخوانمت از دنیایی که در آن هستی

Rompe este hechizo

این طلسم را بشکن

Perteneces a tu propio mundo

تو متعلق به دنیای خودت هستی

Sleepy Lady Returns

بازگرد بانوی خفته

Estas aqui

تو برای اینجایی

Devoluciones perdidas

بازگرد گمشده

با هر کلمه که میگفت همه جا گرم تر میشد

نفس کشیدن برام سخته شده بود 

خیلی سخت 

منتظر بودم برگردن 

چون نیک سکوت کرده بود

باید از اینجا دور میشدم

اگه میموندم از حال میرفتم 

برای آخرین بار به جایی که فکر میکردن اونجان نگاه کردم 

-مالیا زود برمیگردم قول میدم 

دور شدم

دور از اون جهنم

Report Page