94

94


کریس منو رسوند خونه و بابت دیراومدنش ازم معذرت خواهی کرد 

نیومدداخل و فقط منو رسوند و رفت 

کلیددانداختم و وارد خونه شدم 

قهوه جوش و راه انداختم و روی صندلی نشستم 

گوشیما بیرون اوردم و پیامایی که دوستام فرستاده بودن رو جواب دادم 


قهوه رو درست کردم و وارد تراس شدم هواداشت تاریک میشد و باد ملایمی میومد 

روی صندلی توی تراس نشستم قهومو مزه کردم 


توسکوت به روبروم خیره شدم و روی صندلی تکون میخوردم 


کاپ قهوه رو روی میز گذاشتم و پتویی که کنارم بودو برداشتم و انداختم روی پاهام نمیدونم تا چقد اونجا نشسته بودم اما کم کم چشام گرم شدو روی همون صندلی خوابم برد 


:::::::::::

::

:

درو باز کردم و پلاستیکای خرید رو اوردم داخل گوشیم داشت زنگ میخورد درو بستمو پلاستیکی ک دستم بود رو گذاشتم روزمین 


گوشیمو از داخل جیبم بیرون اوردم و بددن نگاه کردن ب مخاطبش جواب دادم 


_...بله؟

+....رزا درو باز کن دودقیقه دیگه اونجام 


صدای بوق توی گوشیم پیچید 

توی این دوهفته تنها بودم کریس رفته بود سفرکاری یه شهردیگه 

تام گاهی فقط زنگ میزد حالمو میپرسید 


با صدای زنگ ممتد در خونه به خودم اومدم و درو باز کردم 


_....دختر مگه نمیگم درو باز کن 

تام گونمو بوسید پلاستیک مشکی بزرگی که دستش بود رو اورد داخل


+....این چیه !

_....ایکس باکس اوردم بلدی ک !


سرمو تکون دادم 

+....اره چندباری با برایان بازی کردم 


تام مشغول وصل کردن دستگاه شدو منم پلاستیک خریدا رو جا دادم و تنقلاتا رو توی ظرف ریختم 


دوتا بالشتک روی زمین انداختم و ظرفای تنقلاتو گذاشتم جلومون 


تا نیمهای شب مشغول بازی بودیم تام خیلی حرفه ای بود اما من خیلی وارد نبودم با شوخی های تام کلی خندیدم و بعد از دوسه هفته بالاخره یکم روحیم شاد شد 


دستگاهو خاموش کرد و همونجا دراز کشید منو کشید توی بغلشو سرشو توی گردنم فرو کرد


_....همیشه بخند رزا 

بالبخندی که روی لبام بود سرمو بلند کردم و به تام خیره شدم 


پیشونیمو بوسید و بوسهای کوتاهی روی صورتم نشوند 

نگاهش روی لبام ثابت شدو اینبار این من بودم که پیش قدم میشدم برای بوسیدنش

Report Page