92

92


_....جانم

+....میذاری برم ببینمش؟توروخدا خیلی نگرانشم

_....مهسا

+....مامان امیر نامزدمه دیگه توروخدا ببینمش برمیگردم زود 


دریخچالو باز کردو شیشه مربارو بیرون اورد و گفت 

_...مینا دوران نامزدیش یه دقیقه هم با علیرضا تنها نمیشد دختر 

+....من‌مینا نیستم شرایطمونم زمین تااسمون فرق داره

_....زود برو دبدیشم برگرد 


باذوق گونشو بوسیدم 

لباسامو عوض کردم پاور بانکمو برداشتم و از اتاق اومدم ببرون


+....مامان من دارم میرم

_....رسیدی زنگ بزن چندتا آبمیوه و کمپوت اناناس هم بگبر ببر واسش سلام ماهم برسون 


+....قربونت برم چشم بابای 


توهوا بوسی برای مامان فرستادم و از خونخ زدم بیرون 


خیلی زود تاکسی گیرم اومدو رسیدم ترمینال 


اتوبوس میخواست حرکت کنه صندلی خالی داشتن و نیازی نبود برم بلیط بگیرم 


روی صندلی نشستم و به ساعت نگاه کردم 

دوساعت دیگه میرسیدم


ببن راه توجاده مه گرفته بود و مجبور بودن ارومتر برن 


بالاخره بعد دوساعت و نیم رسیدیم

شماره امیررو گرفتم وبعد چندتا بوق صدای خوابالودش به گوشم رسید


+....خواب بودی ؟

_....آره

+....شرکت نمیری ؟

_....دیر شده دیگه عصر میرم یه سر میزنم

+....باشه بخواب عزیزم


گوشیو قطع کردم یه ماشین دربست کردم و ادرس خونه امیر رو بهش دادم


حتما بادیدنم شکه میشه !



کرایه رو حساب کردم و از ماشبن پیاده شدم 

چندتا آبمیوه و انرژی زا وکمپوت خریدم 

زنگ خونه رو فشردم بدون حرفی در باز شدو وارد خونه شدم

Report Page