91
...ببخشید مجبور شدم زود بیام دنبالت ساعت نه شرکت جلسه داریم تاشب
درگیرم بابا حالش خوب شه بیاد کارای منم کمتر میشه همو بیشتر میبینیم
فقط سرمو تکون دادم
-...بریم یجایی صبحونه بخوریم چیزی نخوردی ک؟
+...نه
-...تو هنوز قهری؟
چشمامو بستم چرا مردا قدرت درک ماخانوما رو ندارن ؟
من دلخور بودم هنوز به من ثابت نشده بود اون دختری که توعکسا کنار دانیال بود
کیه
دیگه قدرت یکی به دو کردن با دانیال رو نداشتم تهش میخواست فقط بگه من بچم
+...نه قهر نیستم
دستمو گرفت و روی دنده گذاشت
-...چراحس میکنم هنوز ناراحتی؟
+...مهمه مگه؟ من که بچه بودم به گفته خودت
ماشینو پارک کرد کنار خیابونو برگشت سمت من
-...بیااین موضوعو همینجا حل کنیم و تمومش کنیم
+..باش
-...چرا ده روزه قیافه گرفتی؟
+...من قیافه گرفتم؟ تو زنگ نمیزنی پیام نمیدی
...من فقط خواستم بهت زمان بدم ببینم عقلت میاد سرجاش یانه من وقتی تورو
دارم چرا برم سمت بقیه دخترا؟
+...به همون دلیلی که قبال میرفتی
-...قبال مگه تو تو زندگی من بودی ؟
+...من وقتی از همه جابی خبر بودم هر کس دیگه ایم جای من بود همین فکرو
رفتارو میکرد
-..چرا؟
+....مگه توبه من توضیح دادی که کجابودی ؟
عصبی برگشت سمتم و گفت
-....تو گذاشتی بهت توضیح بدم ؟فقط مثل بچها پاتو کردی تو یه کفش و گفتی میخوام
برم خونه ...
+....چرا یه پیام ندادی؟
-...وقتی حاضر نیستی حرف خودمو گوش کنی چطوری مطمعن باشم پیاممو بدون
خوندن پاک نمیکنی؟اون دختری که توی عکس بود دوست دختربهرام یکی از دوستام
بود رفته بودن تولد یکی از دوستای دختره که از قضا نامزدشم توهمون مهمونی
میبینه برااینکه جلوش ضایع نشه میگه که دختره دوست دختره دانیاله و من یکاری
برام پیش اومده و نتونستم برم دنبالش بعدم زنگ زد گفت برم اونجا تو یبار به عکسا
نگاه کن ببین چیز خاصی توش میبینی ؟ صدای اهگ باال بود و مجبور بودیم موقع
حرف زدن سرامونو بهم نزدیک کنیم چیز بیشتری نبود
+...داد نزن خیله خب باشه
-...کی این عکساروواست فرستاد