90

90


گوشیمو‌کنارم روی تخت گذاشتم که اگه زنگ خورد متوجه بشم


چشمامو بستم و تودلم از خداخواستم کمکم کنه تا بتونم عمو روراضی کنم


چشمام گرم شد کم کم خوابم برد با صدای زنگ گوشیم هراسون بلندشدم گوشیمو چنگ زدم و تماسو وصل کردم


+....الو

_....مهسا

+....امیر کجابودی؟


_....چیزی نیست نگران نباش 


بیشتر دلم به شور افتاد حتما یچیزی شده بود

+....امیر خوبی ؟ 

_....خوبم عزیزم یه تصادف جزعی کردم چیزی نیست


قلبم ریخت 

هینی کشیدم و دستمو جلوی دهنم‌گرفتم

+....امیر جون مهسا چت شده؟


اشکام بدون اختبار میریختن دستم میلرزبد و به زور گوشبو روی گوشم نگه داشته بودم 


با صدای حرف زدنم میناهم بیدار شده بود و هاج و واج نگام میکرد


_....مهسا مبگم چیزی نیست الانم دارم‌میرم خونه بیمارستان چک شدم 


صورتمو چنگ زدم و گریم شدیدتر شد 

انقدر اوضاع وخیم بود که رفته بود بیمارستان؟


+....جاییت شکسته؟ 

_....نه سرم یکم خراش برداشته اونم چیزی نیست عکس گرعتم از سرم مشکلی نیست 


مینا با یه لیوان اب اومد سمتم گذاشنمش کنارم و اشکامو پاک کردم 


+...چطوری تصادف کردی ؟

Report Page