87
۷۰ #پارت از اینجا جلوتره. یعنی ۲ ماه جلو تره کانال حق عضویتی . هزینه اش فقط ۱۸ هزارتومنه . همین الان میتونید عضو شید و کلی پارت جلو تر بخونید . رمان اونجا روزی ۲ پارته 😍👇👇
#کوچولو_دلربا
#۸۷
شوکه گفت
- یا عیسی مسیح تو دیگه کی هستی
هنگ نگاهش کردم
با توجه به لخت بودنم و اینکه فقط پیراهن نیک تنم بود نمیتونستم سریع بلند شم و برم اتاق
پس به اجبار نشستم و آروم گفتم
- من ... دلا هستم... شما؟
ابروهاش بالا پرید
اومد تو
چمدونش رو پشت سرش آورد داخل و گفت
- نیک کجاست ؟
- سر کار !
نفسشو با حرص بیرون داد و گفت
- تو که سکس ورکر ( کارگر جنسی) نیستی نه؟
ابروهام بالا پرید و آروم گفتم
- چی؟
اومد جلو تر و گفت
- تو ... دوست دختر نیک هستی؟ یا دیشب فقط باهاش خوابیدی؟
با ابرو بالا پریده نگاهش رو بایس من چرخید
انگار میخواست زیر لباسمم ببینه.
از یه زن این انتظار رو نداشتم .
اما بلاخره نگاهش از من افتاد رو لباس شویی روشن و با تردید گفت
- اوه ... داری لباس میشوری؟
نگاهش کردم و گفتم
- تو ماریا هستی ؟ آره ؟
شوکه نگاهم کرد و گفت
- نیک در مورد من بهت گفته؟ بگو یادش نرفته بود من میام !
خندیدم
تقویم بهش نشون دادم و گفتم
- نمیدونم اینجا نوشته ماریا حدس زدم
آهی کشید
گوشیش رو بیرون آورد و گفت
- نیک بی مسئولیت ترین مرد تاریخه !
آروم گفتم
- اما من اینجور فکر نمیکنم
مشکوک
با ابرو بالا پریده
به من نگاه کرد و تو گوشی گفت
- نیک ... باز اومدن منو یادت رفت؟