86

86


#پارت86

#قلبی‌برای‌عاشقی


وقتی نفسای گرمش به صورتم میخورد تموم تنه م مور مور میشد 

یه جوری بود نگاهش فرق داشت 


سرش هر لحظه نزدیکتر می شد... سرشو جلو اورد و با یه حرکت لباشو گذاشت رو لبام 

با گرمی لباش رو لبام به خودم لرزیدم 


انگار برق ۱۰۰ریشتری بهم وصل کرده بودن... تموم تنم از میلرزید 


کم کم شروع کرد به بازی با لبام... به قدری شوکه شده بودم که نمیدونستم چیکار کنم 


بوسید منو؟؟

اونم رهام؟؟  

قلبم به قدری تند میزد که حس میکردم الان از سینه م میزنه بیرون 


یه حس جدید داشتم ، حسی که حتی با احمدم تجربه نکردم 

با یاداوری اسم احمد تازه فهمیدم دارم چه غلطی میکنم به خودم اومدم 

و دستمو رو سینه ش گذاشتم و به عقب هولش دادم 


ولی حریص تر شد و با سرعت ببشتری شروع به بازی با لبام کرد 


اینبار قدرتمو ببشتر کردم و با قدرت بیشتری به عقب هولش دادم که باعث شد لباش از رو لبام جدا شه 


سریع صاف ایستادم ... دستی تو موهاش کشید سپس لباشو با زبون تر کرد 


_نمیدونم چی بگم 

و بعد از در رفت بیرون 

با بسته شدن در منم سر خوردم رو زمین نشستم اروم دستمو کشیدم رو لبام 


منو بوسید؟؟ رهام منو بوسید؟؟

خوابم یا بیدار؟؟

چی شد که اینجوری شد؟؟

چی شد که رهام اینجوری شد؟؟


چهره ی احمد اومد جلوی چشمم من بهش خیانت کردم 

من به احمد خیانت کردم 

" تو فقط ماله منی اسکی تورو به هیچ کس نمیدم!'


اب دهنمو پرصدا قورت دادم

" اسکی لباتو خیلی دوست دارم طعم خاصی داره"  

چشمامو رو هم گذاشتم ،اااه لعنتی 


_تو همیشه واسه منی "

Report Page