#85
مـْ͜ुٞـᬼٞـ۪۪۪ٞٞٞ͜͡ــیتـْ͜ुٞـᬼٞـ۪۪۪ٞٞٞ͜͡ـرازمزمه کرد:سودا..خشم جلو چشممو گرفت..اون فیلم واقعا اعصابمو بهم ریخت.. لحظه دیدن ،دادن دوست دخترتو ببینی نمیتونی خشمگین نشی از جام بلند شدم و فریاد زدم:ریدم تو خشمت هامون..من قبل تو با خیلیا بودم و با خیلیا خوابیدم.. از گفتنشم ترسی ندارم چون معتقدم جفتمون باهم برابریم جفتمون قبلا سکس داشتیم ..هیچ فرقیم بین دختر و پسرش نیست.. از این دارم اتیش میگیرم که من و این مدت خوب شناخته بودی ولی با دیدن یه فیلم زدی تو گوش من.. ندیدی اشکامو تو فیلم ندیدی.. سکوت کرده بود.. با پشت استین مانتوم اشکامو پاک کردم و گفتم: کی بهت این فیلم و داد با صدایی شرمزده و سرد گفت:گـلاره.. پوزخندی زدم و سری از تاسف تکون دادم! واقعاکه.. غریدم:تو هنوز با گلاره در ارتباطی؟ سمتم اومد و با دستاش صورتمو قاب گرفت.. نالیدم:ولم کن.. لبش مهره سکوت روی لبام شد..عمیق میک زد وبوسیدم.. دستش از روی شلوار و شورت بین پام رفت و شروع به مالیدن بین پام کرد...آهی کشیدم و سعی کردم هلش بدم.. سرشو جدا کرد و گفت:ببخش منو.. با بغض و خمار نگاهش کردم..بوسه ای روی پیشونیم زد و گفت:گریه نکن دیگه.. سری تکون دادم.. حالم خراب شده بود و داغ شده بودم.. پایین پام نشست ..و شلوارمو پایین کشید با بهت نگاهش کردم .. که زمزمه کرد:میخوام بااین لذت .. کارمو فراموش کنی و لبش بین پام رفت.. آهم بلند شد