84

#۸۴

#نگاریسم

بنفشه گفت

- وای نگار سعید دوباره داره میاد

شک نداستم ببینمش سرخ میشم از خجالت حرفی که زدم

برای همین سریع بلند شدم گفتم

- من میرم یرویس

از سمت دیگه جزیره اوپن رد شدم و تقریبا دوئیدم سمت سرویس

دیگه ندیدم پشت سرم‌چه خبره.

فقط سریع در سرویسو باز کردم برم داخل وه با دیدن دوتا باسن پشمالو خشک شدم 

سرویس توالت ایرانی و فرنگی دو قسمت جدا بود.

بخش توالت ایرانی دوباره در مجزا داشت اما طرف اون درو نبسته بودو نشسته بود

قبل اینکه برگرده سمت در، درو بستمو خشک ایستادم

خدایا این چه گندی بود

اومدم برگردم سمت مراسم

صاف رفتم تو دل سعید و اینبار من پاشو لگد کردم

آخی گفتو پرید عقب

با شرمندگی گفتم

- وای ببخشید. اصلا حواسم نبود 

سعید با درد خندید وگفت

- نه بابا تازه یک یک مساوی شدیم.

پاشو از تو کفش بیرون آوردو انگشتاشو ماساژ داد

پاشنه کفشم رفته بود تو پاش 

شرمنده به جورابش اشاره کردم گفتم

- درش بیارین شاید خون اومده باشه.

یهو نیما از پشت سرم گفت

- اینجا در نیاری سعید. زشته برو تو اتاق! 

برگشتم سمت نیما

چشمک شیطونی به ما زدو با نیش باز رفت سمت مجلس

محکم زدم به پیشونیم

لال نمیری نگار .

سعید خندید

کفششو پوشید که در سرویس باز شد. 

پسری که تو سرویس بود رو به سعید گفت 

- خوب در نزده میای دید میزنی میری ها!  حواسم بهت هست 

سعید هنگ نگاهش کرد

اما اون خندیدو رفت

دوست داشتم آب بشم برم تو زمین

سعید نگاهم کردو اینبار از خنده ترکید