81

81


سلام دوستان. تو چنل vip پارت 86 هستیم. اگر دوست دارید رمان جلو تر بخونید و در نهایت فایل کامل رمان داشته باشید به ای دی نگار پیام بدید و با هزینه ۲۵ هزار تومن عضو چنل vip عشق سخت بشید. تو چنل فقط پارت رمان قرار میگیره و روزی ۲ پارت گذاشته میشه.


🙏🙏 توجه توجه 🙏🙏 تو کانال مجله دانستنی چتر هم رمان تا انتها رایگان قرار میگیره. روزی یک پارت این چنل تغییر نمیکنه . تا آخر میزارم رمانو فایل کامل هم اگر کسی بخواد میتونه بعد اتمام رمان بخره 🙏

#عشق_سخت 

#81

فقط نالیدمو چشم هامو فشار دادم.

دست داغ مهرداد و بدن بی تاب من دیگه قدرت فکر کردن بهم نمیداد.

درست تو همین لحظه که حرکت دست مهرداد بی تحملم میکرد حس عذاب وجدان داشتم

عذابی که از وجودم بود

وجودی که عادی نبود

چرا

چدا باید من انقدر بنده امیالم باشم

مهرداد سرشو عقب برد 

اما دستش به کارش ادامه داد و گفت 

- نگفتی چی ...

خمار نگاهش کردمو لب زدم

- تو بگو چرا ؟

ابرویی بالا داد و گفت

- چی چرا ؟ 

- چرا من اینجوریم ؟ چرا انقدر بدنم تحریک شده و آماده است؟ چرا انقدر لذت میبرم ؟ چرا بدنم ، خودم ، رفتارم طبیعی نیست ؟ 

حالا ابروهاش بالا تر رفت

فکر کردم دستشو برمیداره

اما انگشت وسطشو فشار داد

خم شد کنار گوشم و گفت 

- کی تعیین میکنه چی طبیعیه؟ 

زیر گوشمو بوسید

انگشتشو عقب و جلو کردو من نالیدم.گونه ام رو بوسیدو گفت

- این طبیعت منو توئه، بهتره باهاش کنار بیایم 

مکی به گردنم زدو گفت

- ازش لذت ببریم ...

نالیدم 

- عذاب وجدان دارم

حرکت دستشو تند تر کردو گفت 

- یکم خودخواه باش دیبا... اونوقت دیگه عذاب وجدان نداری.

با این حرف از رو من بلند شد

پاهامو کامل باز کردو نشست بین پام

زبونشو بین پام کشیدو هم زمان مشغول بازی با پشتم شد

نالیدم

- پشتم هنوز درد داره 

بدون توجه به من به کارش ادامه داد

نمیدونستم به گرمای زبونش و لذتی که بهم میداد توجه کنم یا دردی که از فشار انگشتش حس میکردم

مک محکمی به بین پام زدو بدنم غرق لذت شد

کل بدنم شروع به نبض زدن کردو تو همین لحظه اوج مهرداد خودشو با فشار واردم کرد 

آهم بلند شد 

خوشحال بودم وارد واژنم کرد

اما مهرداد خودشو بیرون کشیدو رو پشتم تنظیم کرد

Report Page