81

81


دیشب پارت سوپرایز داشتینا 😘


واقعا پدر من بود ؟

یهو با صدایی همه برگشتیم به اون سمت که گفت 

- بابا ... چی شده ؟

دختری دوئید سمت میلر 

فقط نگاهش کردم

اون درست من بود 

خود من... فقط با لباس های دیگه 

انگار رد نگاهمو فهمیدو به من نگاه کرد

چشم تو چشم شدیم 

شوکه ایستاد

لب زد

- یا مریم مقدس ... 

زنی پشت سرش عصبانی اومدو گفت 

- میلر بگو چی شده که ...

اما اونم خشک شدو ساکت شد

چون منو دید

با شوک اومد سمت منو گفت 

خدای من... تووو تو چرا انقدر شبیه کامیلا هستی ؟

میلر گفت 

- دقیقا همون برس مارکو داره هانی ...

هانی با شوک نگاهش بین ما چرخید 

اومد نزدیک تر 

فقط نگاهش کردم

یعنی این زن مادر منه !

باور کردنش عجیب بود 

چطور ممکنه آخه ...

نگاهش 

چشم های آبیش ... 

لب هاش که مدل لب های من بود 

لب زد

- یعنی تو دختر منی ...

قبل اینکه جواب بدم منو از بغل ادوارد کشید تو بغل خودش

حس کردم نفس کم آوردم 

بدنم میلرزید

Report Page