77

77

Sayeh

77


👇سایه👈


اصن دوس نداشتیم از هم جدا شیم

خیلی سخت بود واقن

بلخره این همع مدت باهم بودیم و خوش گذروندیم

هرچند ک شاید اتفاقایی افتاد ک دوس نداشتیم

ولی خوشیاش بیشتر بود

و همچنین ب یاد ماندنی تر😊😍


سایه:

من آماااااااااادمممممممممممممم

میلاد:

فک نمیکنی پردم پارع شد؟؟؟

سایه:

جااااااان؟😳😂

:بچه ها

هاااااا؟

:میلاد

بیشعورا گوشمو گفتممم😑😂

:سایه

حواستو جم کن از این ب بعد

چون اینجا منحرف زیاده😁😉

ی چشمکم بهش زدم تا حساب کار بیاد دستش


👇مانی👈

به پری گفتم وسایلو جم کنه

خودمم علاف لم داده بودم به مبل

غزل خیلی تو خودش بود نمیدونم قضیه چیه ولی باید بفهمم

سایه عم ک هی مسخره بازی در میاورد و مارو میخندوند😂

این نبود سفرمون بی نمک میشد😂

مانی:

خب منو غزل و پری و میلاد و سایع یع ماشین

ارسلان و مریم و سهوا و اراد و سیناعم یع ماشین

کیمی و امیرسام و سانی عم یع ماشین دیگ


👇غزل👈


تو جاده بودیم ک یدفع حس کردم حالم دارع بد میشع

اوه لنتی

قرص مو نخوردم چراااااا

همش تو ماشین حالم بد میشع

واییی حالا چیکار کنم

:غزل

مااانی وای......

تا اومدم بگم وایسا دیدم یهو حالت تهوع گرفتم ک دستمو سریع گزاشتم جلو دهنم

مانی عم ک فهمید جریان از چ قراره سریع زد بقل

اوه ریدم ب ماشین😐😂


مانی:

خوبی؟؟؟

چرا زودتر نگفتی نگه دارم حالت بد بود؟؟؟

غزل:

ببخشید خودم ال.. الان میام تمیزشون میکنم

تا اینو گفتم یع عوق دیگ زدم

بچ ها و مانی کلا داشتن میخندیدن😂😂😂


میلاد:

غزل دهنت سرویس خیلی باحال بود😂😂😂😂😂😂

غزل:

ببند دهنتو اه


سوار ماشین شدیم و مانی یع موزیک لایت گزاش ک هممون خابمون برد✨🌈


Report Page