76

76



76

عطر تنش شبیه به بوروس بود 

اون عوضی جذاب ...

اما قدرتی که ازش حس میشد کاملا متفاوت بود 

خیلی زیاد تر و متفاوت تر از همیشه 

دورمون محو شد 

یک لحظه طول کشید تا به خودم بیام و بفهمم چرا اینجوری شد

انقدر قدرت بوروس زیاد بود و سرعتش بالا بود که دورم محو بود 

یهو همه چی ایستاد 

نه ...

یهو بوروس رو زمین ایستاد 

شوکه سریع برگشتم به سمتش

صورتش مثل همیشه بود

به جز لبخند محو کن لبش 

آروم گفت 

- ما موفق شدیم 

ناخداگاه لبخند زدم

چون گفت ما ! موفق شدیم

اما حرف بعدیش باز حالمو گرفتو گفت 

- دیگه نمیتونی بگی از من قوی تری 

پوزخند زدم

عقب رفتم

با تاسف براش سر تکون دادمو گفتم 

- یعنی اینهمه کار کردی فقط برای همین ؟

مشکوک نگاهم کردو گفت 

- به نظرت انقدر احمقم 

پوفی کردمو گفتم 

- نمیدونم بوروس من فقط میدونم تو یه عوضی تمام عیاری و البته جذابیت های خاص خودتم داری

از حرفم بلند خندیدو گفت 

- همون جذابیت های منه که عاشقت کرده 

اینبار من بودم بلند خندیدم و گفتم 

- یادم رفته بود متوهم رو هم به ویژگی هات اضافه کنم. 

بوروس اومد سمتم 

اما من عقب رفتم و گفت 

- کجا میری آنی ؟ ما یه شرط داشتیم میخوام حالا اونو برات انجام بدم

چشمی چرخوندمو گفتم 

- برای دادن اطلاعات درمورد مادرم لزومی نداره منو بغل کنی 

بوروس منو کشید تو بغلشو گفت

- برای جشن گرفتن این پیروزی چی ؟

دلم میخواست غرق شم تو آغوشش

اما من آنی بودم نه یه دختر هرزه 

برای همین سریع پریدم عقب 

بوروس خواست چیزی بگه که صدای عصبانی رین اومد

- اینجا چه خبره ؟

Report Page