752

752


سلام دوستان.

امروز اف هستم

فردا با پارت در خدمتتونم.

رمان به طعم تمشک من کلا ۳۰۰ قسمته

الان تو کانال رایگان قسمت ۱۰۰ رد کرده

اگر دوست دارید الان بخونید رایگان که کم کم قسمت های اولش رو پاک میکنیم

اینم بنر و لینکش 💜👇👇🔞🔞

از خجالت لال و خشک شده بودم

آروم رون پامو دست کشید و پامو باز کرد

بین پام پایین تخت نشست

دامنم رو آروم بالا داد و گفت

- درد داری؟

با تکون سر لب زدم نه

سعی کردم خودمو عقب بکشم و با لکنت گفتم

- خخخوبم کککیارش ...

اخم کرد به من و نذاشت تکون بخورم . شاکی گفت

- ما محرمیم تارا ... بزار ببینم چی شده ؟

با این حرف دامنم رو کاملا بالا داد

رون سرخ و متورمم پیدا شد .

سعی کردم دامنمو بدم بین پام و شورتمو بپوشونم ...

اما کیارش اخمش بیشتر تو هم رفت و گفت

- بزار ببینم تا کجا ملتهب شده

با این حرف دامنمو داد کنار و لبه شورتم رو گرفت

آروم کنار داد

لب گزیدم

چشم هامو بستم که کیارش گفت

- تارا ... همیشه انقدر خیسی؟

پارت واقعی از رمان #به_طعم_تمشک مناسب بزرگسالان 🔞👇👇👇🔞

کیارش یه راز بزرگ تو زندگیش داره ، بعد از سالها که هیچ زنی تحریکش نمیکرد ، تارا رو میبینه ، دختری ریز نقش، خجالتی و با مشکل شدید لکنت و استرس! کسی که بدن کیارش رو بد روشن میکنه ! اما کیارش نمیتونی ازش بگذره ...

این ماجرا بر اساس واقعیت است. رایگان بخونید 👇👇لینک قسمت اول

https://t.me/falomah/80539

#به_طعم_تمشک ❤️💜


Report Page