737
#زندگی_بنفش
#۷۳۷
پشت سر نگار رفتم تو اتاق
در رو بستم که لباس عوض کنم
نگار برگشت سمتم
داشت به زور جلو خنده اش رو میگرفت
مشکوک گفتم
- چیو سوزوندی ؟
زد زیر حنده و گفت
- تقصیر من نبود ... سعید سوتینمو پرت کرد افتاد کنار دیگ برنج کم کم آتیش گرفت
چشمام گرد شد و گفتم
- سوتینتو پرت کرد !
نگار لب گزید و گفت
- بنفشه من نمیدونم چرا اینجوریه . حاضر شدیم کارارو کردیم. شیک و مجلسی نشستیم منتظر مهمون یهو فیل اقا هوس هندوستون میکنه
هر دو زدیم زیر خنده و گفتم
- خرطوم فیلش رو میگی !؟
نگار خندید و گفت
- اره همون خرطوم دراز لعنتی !
مجدد زدیم زیر خنده و گفنم
- من واقعا هنوز نفهمیدم از کجا سوتینتو پرت کرد رفت کنار گاز .یعنی تو آشپزخونه مشغول بودین
نگار خندید و گفت
- خونه ما دو وجبه از رو مبل پرت کنی رو گازه
خندیدمو گفتم
- حالا کارتون تموم شد یا ما بد موقع رسیدیم
نگار ریز ریز خندید و گفت
- نه تموم شده بود . من داشتم دنبال سوتینم میگشتم . سعید میگفت برو یکی دیگه بپوش
امیسا رو گذاشت رو تخت و گفت
- من گفتم این فسقل خانم وسط جمع یهو پیداش میکنه ! که خب ... خودش پیدا شد
خندیدمو گفتم
- اره پیگه فقط خونتون سیاه شد
نگار سری تکون داد و گفت
- تو چرا چشمات قرمزه
اهی کشیدم و گفتم
- من اصلا قاطی پاطی ام نگار... دیشب بیبی چک گذاشتم مثبت بود
چشم نگار گرد شد و گفت
- خااااک ! یعنی شما بعد اینهمه سال یه جلو گیری درست حسابی نمیتونین انجام بدین؟
نگاه متاسفی براش انداختم و گفتم
- نگار ! من که برات گفتم کیخوام برا لچه دوم اقدام کنم
چشمام گرد شد و گفت
- اها اره یادم رفته بود
خندیدم
اخم کرد و گفت
- اما اون سری که نمیخواستید هم ترسیده بودی حامله باشی
اهی کشیدم و گفتم
- نگاااااار. ای بابا . این قضیه شک کردن برا هرکسی پیش میاد . دوتا کاندمم بزاری ممکمه یه وقت پاره شه اصلا . بستگی به سایز و مدل سکس داره ! الان بحث ما اینه اصلا؟
نگار چشمی چرخوند و گفت
- بستگی به هیچی نداره عزیز کن . کاندوم بذار هیچی نمیشه . دیگه از کا که بدتر نیستین اخه
زدم به پیشونیم گفتم
- نگار! کن حامله ام دیوونه! خودم خواستم حامله بشم ! میشه این بحث رو تموم کنی؟
خندید و گفت
- باشه باشه . فقط چرا گریه کردی اگر خودت خواستی ! نیشش تا بناگوش باز شد
چشم چرخوندم براش که یهو امیسا گفت
- خوطوم فیلت یاد هندِسن کرده مامان؟
خوشگلا اخر رمان کوچولو دلربا تو کانال رایگان ساحل هست هاتازه اونجا دارن دوتا رمان می‌گذارند
صبح دلربا
شب ال ای
هر دو تو یه کانال بخونید 😍👇👇