72

72


#کوچولو_دلربا 

#۷۲

نگاهم رو باسنش بود که دلا برگشت سمتمو گفت 

- نیک بیدار شدی؟

ابروهام بالا پرید

چون حالا با دیدن حاله سینه های دلا دیگه کلا بیدار بودم

بیدار بیدار 

حتی تا آلتم ...

به سمت دلا رفتم و گفتم

- آره عزیزم... به لطف تو خیلی دیگه بیدارم ...

ابروهای دلا بالا پرید 

عقب رفت 

پشتش چسبید به کابینت 

کمرش رو گرفتم 

دلا آروم گفت 

- نیک صبحانه ...

نذاشتم حرفش تموم شه

لبش رو بوسیدمو نشوندمش رو کابینت 

بین پاش قرار گرفتم و قبل اینکه از لبم جدا شه 

کمر شلوارکم رو پائین دادم و واردش کردم

ناله دلا تو گلوش محو شد و آتیش من بیشتر 

بدون مکث ضربه هامو شروع کردم دلا چند بار بدنش لرزید 

چند بار تنم رو چنگ زد 

لبمو گاز گرفت تا بلاخره

درونش فوران کردم

صبر کردم آروم شم و دوباره خودمو عقب کشیدم

دوباره به واژنش نگاه کردم

لعنتی ... من دلم برا این صحنه تنگ میشه 

لبخند زدم و چند برگ دستمال گرفتم 

بین پاش گذاشتم و به صورتش نگاه کردم 

نفس گرفت و با لبخند گفت 

- دیگه جدا صبح بخیر

با این حرف پرید از رو کابینت پائین

خندیدم

ضربه ای به باسنش زدم و گفتم 

- این کارا خطرناکه دلا حواست باشه!

با تعجب نگاهم کرد و گفت 

- خطر ؟ 

دستم رو رو باسنش کشیدم و گفتم 

- لخت بیرون انداختن اینا


ما تو کانال خصوصی ۶۰ پارت جلو تریم

روزی ۲ پارت میزاریم

فقط پارت رمان میزاریم

بدون سامسور و محدودیت

تازه گاهی ۳ پارت داریم

هزینه عضویت اونجا ۱۸ تومن هست. شاید در آینده افزایش قیمت داشته باشه

برای خرید عضویت به ادمین پیام بدین👇👇

https://t.me/Ng786f

Report Page