69

69


#رئیس_پردردسر 

#۶۹

متئو تو یه لحظه از مرد آروم کنارم تبدیل شد به یه ببر زخمی و با سرعت رفت سمت جاناتان و داد زد

- اینجا چه خبره؟

جاناتان شوکه ایستاد و گفت 

- شما اینجا چکار میکنین ؟ 

نگاهش از جاناتان افتاد رو من 

رو موهام مکث کردو گفت

- با هم ... استخر بودین ؟

نیشش باز شد

چقدر پر رو و وقیح بود

به متئو نگاه کردم

از خشم صورتش سرخ شده بود 

چند قدم باقیمونده به سمت جاناتان رو رفت و گفت

- به فرض باشیم ! به تو ربطی داره؟

رسید به جاناتان 

جلو یقه اش رو تو مشتش جمع کرد و گفت 

- این تایم پشت میز منشی چه غلطی میکردی 

هر دو با خشم به هم نگاه کردن

جاناتان دست متئو پس زد و گفت 

- دنبال شماره تماس های جلسه امروز بودم ! و ضمننا ! به من مربوطه! چون رابطه رئیس و زیر دستشغیر قانونیه! من به اداره کار خبر ...

هنوز حرف جاناتان تموم نشده بود که مشت متئو تو دهنش نشست 

جاناتان با درد یه گام عقب رفت

اما سریع به متئو حمله کرد

با هم گلاویز شدنو من شوکه ایستاده بودم

نمیدونستم باید چکار کنم

جاناتان با بدنش با متئو ضربه زد و هر دو با هم رو زمین افتادن

جان با آرنج خواست گلو متُو فشار بده که دوئیدم سمتش 

جاناتان آرنجشو فشار داد به گردن متئو

متئو سرخ شد و من مانیتور میز منشی بلند کردمو کوبیدم به سر جاناتان ...

Report Page