66

66


66

تو کل مسیر تمام فکرم پیش آنی و بدنش بود

این دختر میتونست یه الهه باشه. 

الهه ای با زبون تند و نیز و البته اخلاق تیز تر از زبونش

اما بدنش تو رختخواب واقعا منو از خود بی خود میکرد

نفهمیدم چطور رسیدم

رو تراس اتاقش ایستادم و از پنجره بزرگ و قدی اتاق آنی به داخل نگاه کردم

خبری از آنی نبود

لعنتی...

این دختر کجا بود ؟

تو ذهنم مرور کردم کجاها میتونه باشه

اگه با رین دعوا کرده باشه ...

هم... پس حتما رفته اون ویلایی که با رین برای پیدا کردن کیت گشته بودیم

با این فکر به سرعت به اون سمت رفتم

تا رسیدم پریدم رو ترای مستر و به داخل نگاه کردم

آنی رو به سقف رو تخت اتاقش دراز کشیده بود

شبیه کسی که خواب باشه نبود 

انگار از حال رفته بود و کسی اونو روی تخت گذاشته بود

بر عکس ما خوناشام ها که خواب برامون خیلی نیاز نبود

دمی گاه ها مثل انسان ها نیازمند خواب بودن

اما این حالت آنی هیچ رقمه طبیعی نبود

برای همین آروم در تراس رو باز کردم

کل اتاق بوی آنی رو میداد

یه عطر عمیق و محرک

بالای سر آنی ایستادم و به صورتش نگاه کردم

واقعا انگار از حال رفته بود

این حجم از آرامش تو صورت آنی غیر طبیعی بود

خم شدم تا پیشونیش رو لمس کنم

اما تا دستم پوست گرم پیشونیش رو لمس کرد چشم های آنی با شوک باز شدو مچ دستمو گرفت 

قبل از اینکه فکر حمله به سرش بزنه آروم گفتم 

- هیش... منم آنی 

دستمو کشیدو رو به روم ایستاد

تازه متوجه بدنش شدم

یه پیراهن نخی تنش بودو از بالا تنه اش پیدا بود لباس زیر تنش نیست 

با عصبانیت گفت 

- دقیقا مشکل اینجاست که تو تو اتاق منی ! اونوقت میگی هیس آروم باش. اینجا چکار میکنی بوروس

 

- فکر کردم چیزیت شده

چشم هاش گرد شدو گفت 

- چرا این فکر احمقانه رو کردی؟ نکنه خودتو خیلی دست بالا گرفتی فکر کردی یه رابطه نیم ساعته با تو منو از پا انداخته ؟

به حرف آنی پوزخند زدم. 

خدایا واقعا جای زبون این دختر چی گذاشتی؟ گرز یه تنی؟

با پوزخند گفتم 

- رین با لباس من اومد پایگاه ! ترسیدم بلایی سرت آورده باشه

چشم های آنی گرد شد

شوکه لب زد 

- لباس تو ؟ همون که من پوشیدم؟

سر تکون دادم که پرید سمت کمدو خم شد تو کیفش

با این پیراهن کوتاه و بدون لباس زیر...

لعنتی این دختر میخواد با من چکار کنه ؟!

آنی داخلشو گشت 

زیر لب لعنتی فرستاد و گفت

- تو خونه جا گذاشتم. باید بری بوروس. الان رین میاد اینجا .حوصله بحث ندارم.

رفتم پشت سرش و به بدنش تو این پوزیشن دست کشیدمو گفتم 

- کجا برم وقتی خودتم تنت میخواره ...

دامنشو آروم دادم بالا که یهو در اتاق آنی باز شد

Report Page