65

65


یکم که رفتیم محمد گفت

-...نگران متین نباش یه نفرو بپاش گذاشتم که دردسر درست نکنه 

+...مرسی حالا داریم کجا میریم؟ 

لبخندی زدو گفت

-...نگران نباش جای بدی نمیریم

باقی مسیر توسکوت و نگاه های گاه و بی گاه محمد گذشت 

سنگینی نگاهشو رو خودم حس میکردم 

ولی سرمو از شیشه جدا نکردم 

بالاخره ماشینو نگه داشت 

باهم پیاده شدیم 

یه در کوچولوی سفید رنگ بود 

محمد با کلید درو باز کرد و گفت

+...برو داخل 

یه حیاط کوچولو بود 

یه خانوم مسن از در اومد بیرون و گفت

-...محمد اومدی ؟ 

محمد کنارم قدم برداشت و گفت

+...سلام مهمون برات آوردم 

اروم سلام کردم 

اومد جلو صورتم و بوسیدو گفت

-...خوش اومدی دخترم بیاین داخل 

محمد گفت میره چمدونای منو بیاره 

+...بیام کمک؟ 

محمد اروم خندیدو گفت

-...نه دختر توبرو داخل خودم میارم 

رفتم داخل 

روی یکی از مبل ها نشستم 

محمد اومدداخل و گفت پشت سرش برم 

وارد یکی از اتاقا شدو گفت

-...اینجا اتاق من بوده یه تختم داخلش هست اینجا بمون هرچی لازم داشتی به خودم بگو جز توو مادرم کسی توخونه نیست میتونی راحت باشی 

+...پس خودت کجایی ؟ 

-...من و برادرام خونه ی مستقل داریم اونا که ازدواج کردن منم جدا زندگی میکنم 

میخواست از اتاق بره بیرون بازوشو گرفتم و گفتم

+...چطوری جبران کنم این کاراتو؟ 

دسته ی مویی که اززیر روسریم بیرون اومده بود رو زد پشت گوشم وگفت

-...بوقتش بهت میگم خوبه؟ 

لبخند از تهه دلی زدم و گفتم

 +...آره خیلی 

در حد چند ثانیه بهم زل زد بعدم کلافه ازم فاصله گرفت و از اتاق رفت بیرون 

یکم تواتاق موندم و وقتی رفتم بیرون محمد رفته بود 

حالم گرفته شد کلافه روی مبل نشستم 

مادرش با یه سینی چایی نشست کنارم و گفت


+...محمد گفته بود مهمون داره ولی نگفته بود یه همچین دختر خوشگلی میاد پیشم بعد از چند سال اولین باره میبینم محمد داره به یه دختر توجه میکنه 

سرمو انداختم پایین و گفتم

-...من شوهر دارم

سلام دوستان. برای عضویت توکانال حق عضویتی به سارا پیام بدین اونجا پارت هااز کانال عمومی جلوتره هرشب دوپارت گذاشته میشه و هیچ پست اضافه ای هم نداره👇👇

https://t.me/SJo_sara


هزینه عضویت۲۲هزارتومان هست و درآخر فایل کامل هم بهتون تعلق میگیره

Report Page