شش درجه جدايي

شش درجه جدايي

شبكه رويش
نظريه ٦ درجه جدايي و بازاريابي
به طور عمومي همه ميدانيم ابراز رضايت مشتري و يا بالعكس ابراز نارضايتي يك مشتري ناراضي تا چه اندازه ميتواند مهم باشد ، اما كمتر به اين موضوع پرداخته شده كه واقعاً صداي مشتري چقدر برد و نفوذ دارد ؟ و ايا اين رضايت و نارضايتي كه ابراز ميدارد بايد باعث حساسيت ما گردد؟ نارضايتي يكنفر، چند نفر را از برند ما دور ميكند ؟ ابراز رضايت يك مشتري وفادار ارزش هزينه هاي سرسام اور برنامه هاي وفاداري را دارد؟در اينجا به نظريه ميپردازيم كه نشان از برد و نفوذ صداي مخاطبان در اجتماع دارد،
نزدیک ترین یا به جرات پایه ای ترین نظریه به شبکه های اجتماعی؛ نظریه شش درجه جدایی (Six Degrees of Separation) است. نظریه که می گوید هر دو انسان ساکن بر روی کره زمین، به طور میانگین در یک رابطه با ۶ واسطه یا کمتر به هم مربوط می‌شوند.مفهوم “شش درجه جدائی” این نیست که الزاما هر دو نفر حتما با ۵ یا ۶ واسطه به یکدیگر مرتبط می شوند بلکه این نظریه می گوید، افراد بطور متوسط با ٦واسطه به یکدیگر مربوط می گردند ضمن اینکه گروهی کوچک از انسانها هستند که همچون لینکی تمام آدمها را که در شبکه های مختلف قرار دارند بهم وصل می کنند. در سال ۱۹۲۹ یک نویسنده مجارستانی به نام فریگیز کارینتی (Frigyes Karinthy ) در یکی از داستان‌های کوتاه خود به نام زنجیر (Chain)  به بررسی پدیده افزایش ارتباط میان انسان‌ها با افزایش فناوری و پیشرفت بشر ‌پرداخت. به نظر وی، “درست است که ما آدم ها از نظر فیزیکی با هم فاصله زیادی داریم، اما شبکه های انسانی این فاصله ها را از میان برخواهد داشت. دو نفر در دو گوشه متفاوت از جهان حداکثر از طریق ۶ نفر به هم مرتبط هستند.” ایده کارینتی، براساس نظریه گراف بود. [نظریه گراف شاخه‌ای از ریاضیات است که دربارهٔ گراف‌ها بحث می‌کند. به صورت شهودی، گراف نموداری است، شامل تعدادی رأس، که با یال‌هایی به هم وصل شده‌اند.] بدین صورت که اگر افراد و ارتباط‌ها را مانند یک گراف فرض کنیم با پیشرفت فناوری به چگالی این گراف افزوده می‌شود. این تئوری را (بعدها) «شش درجه جدایی» (Six Degrees of Separation) نامیدند.در اواخر سال ١٩۶٠ روانشناسی بنام ستنلی میلگرم (Stanley Milgram) دست به تجربه ای زد که هدف از آن یافتن پاسخ برای مسئله ای با عنوان “جهان کوچک” بود. صورت مسئله در واقع از این قرار است که انسانها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند؟آیا ما هر یک در دنیای خود سیر می کنیم و بطور مستقل با فردی دیگر روابط برقرار می کنیم و در نتیجه ارتباط میان انسانها یک رابطه “یک به یک” است یا هر یک از ما در یک شبکه ارتباطی به دام افتاده ایم و در محدوده آن شبکه روابط خود را با افراد دیگر شکل می دهیم؟ اگر چنین باشد آنوقت این شبکه ها باید بنحوی با یکدیگر رابطه برقرار کنند والا ما با یک تعداد افراد که هر یک درون یک شبکه گیر کرده و راهی به بیرون ندارند مواجه خواهیم بود. دکتر میلگرام، برای به دست آوردن جواب آزمایشی را ترتیب داد که به آزمایش “دنیای کوچک” معروف گشت. خلاصه سناریو این آزمایش بدین شکل بود: “توزیع تصادفی نامه به افراد در یک شهر و درخواست ارسال آن نامه ها به یک فرد مشخص در یک شهر دیگر، در تئوری “دنیای کوچک” دکتر میلگرام، مسیری که هر نامه طی کرده بود به طور متوسط دارای طول ۵/۵ بود یا به بیان دیگر فقط پنج نفر بین هر دو نفر قرار داشتند.با همین نگاه، اولین سایت شبکه اجتماعی با عنوان Six Degrees به آدرس SixDegrees.com راه‌اندازی شد. این سایت به کاربرانش اجازه ایجاد پروفایل داد تا آنها بتوانند لیستی از دوستانشان ایجاد کنند. البته این سایت در آن موفق نشد و بعد از سه سال متوقف شد. اما امروز Six Degrees  نام یک برنامه کاربردی (App) در فیس‌بوک است که توسط “ارل بونیان” تهیه شده و  تا به حال بیش از ۱۱ میلیون کاربر آن را نصب کرده‌اند. به وسیله این برنامه، هر کاربر می‌تواند فاصله خود را از هر کاربر دلخواه دیگر پیدا کند. تا به امروز محاسبات این برنامه برای حداکثر درجه جدایی ۱۴ بوده است.البته اخرين يافته ها نشان ميدهد با افزايش اينفلوئنسر ها و افزايش تعداد ميانگين رابطه در شبكه هايي مثل فيس بوك و اينستاگرام اين متوسط فاصله به كمتر از ٤ نفر رسيده است.
اهميت اين موضوع جهت استفاده در بازاريابي دهان به دهان و ويروسي كاملا اشكار است و نياز به توضيح بيشتري ندارد.
 


Report Page