56
#عشق_سخت
#۵۶
خم شدمو حدس زدم میخواد دوباره با دستش منو تنبیه کنه
منتظر بودم شلوار جینمو بکشه پائین
اما دستشو از رو لباس رو باسنم کشیدو گفت
- تو جین لعنتی چی میشی ...
فشاری به باسنم تو دستش داد
برگشتم نگاهش کنم که دیدم از کنار در پاشنه کش بلند و فلزی رو برداشت.
مثل خط کش زد به کف دستش
شوکه گفتم
- مهرداد میخوای چکار کنی؟
چشمکی زدو گفت
- بشمار... ده تاست فقط
با این حرف دستسو بالا بردو ضربه محکمی از رو لباس به باسنم زد
جیغم بلند شدو مهرداد گفت
- هر کدوم جیغ بزنی دوباره میزنم
با وحود اینکه با بخش سیقلی پاشنه کش میزد
از روی شلوار جین
اما بازم مثل شلاق بود
دستشو بالا برد دوباره زد
لبمو گاز گرفتم تا جیزی نگم
مهرداد گفت
- لبتو کبود نکنی ...
لبمو رها کردمو مهرداد ضربه بعدیو زد
پاشنه کش طولش شاید ۷۰ سانت بود
اما مثل یه شلاق میموند رو تنم.
نالیدمو مهرداد گفت
- من ... مستر تو ام دیبا ...
چهار...
- باید طبق خواست من رفتار کنی
پنج ...
- ویس سکسی... عکس سکسی ... حتیخیال سکسی کس دیگه رو تو سرت نمیخواگ ...
انگار یک سال شد تا بلاخره جیغ زدم ده ... ده ... بسه...
سعید خندید
یه ضربه دیگه زدو گفت
- برای الان بسه...
اما بازم هست
از پشتم کنار رفت
پاشنه کش رو کنار جا کفشی آویزون کردو گفت
- به محمد فکر میکنم دویت دارم ده تا دیگه بزنم
نالیدم
- مهرداد... اشتباه کردم... بسه خواهش میکنم
نفسشو با حرص بیرون داد
نگاهم کردو گفت
- بکش پائین شلوارتو
آروم گفتم
- اینجا؟
سر تکون داد آره و با انگست اشاره کرد باز پشت کنم
عملا هنوز جلو در بودیم
کنار اولین مبل پذیرایی
پشت کردمو شلوار جینمو کمی پائین دادم
نمیدونستم پشتم چطوریه
مهرداد اومد پشتم
دستشو رو باسنم کشیدو گفت
- هوم... خوب شده ... چقدر پوستت خوب قرمز میشه
بازم باسنمو تو دستش فشرد و انگشتشو بین پام کشید
تو گوشم گفت
- این خیسی تو منو از ره به در میکنه... برو اتاق کامل لخت سو تا بیام .
مکث نکردمو مثل عروسک کوکی پا تند کروم سمت اتاق مهرداد
خدایا
من دارم چکار میکنم ؟
عقلمو از دست دادم؟
سلام دوستان . اگر دنبال تجربه هیجان و ممنوعه در کنار هم هستید رمان #کوازار پرستو بخونین. من یک هفته شروع کردم و صبح ها حالا اولین کارم خوندن پارت مدید این رمانه. مخصوصا که شخصیت سام تو این رمان شبیه سباوش خودمه و واقعا رفتار هاش و اون غرورش واقعا منو یاد سیاوش میندازه.
اینم لینک پارت اولش 👇👇👇