#55

#55

مـْ͜ुٞـᬼٞـ۪۪۪ٞٞٞ͜͡ــیتـْ͜ुٞـᬼٞـ۪۪۪ٞٞٞ͜͡ـرا

بوسه ای ای روی موهام خیسم زدو گفت:موها و تنتو خشک کرد دراز بکش.. قدمی ازش فاصله گرفتم و با ترس نگاهش کردم اگه لخت میشدم و هامونم ازم سو استفاده می کرد چی؟ با دیدن نگاهم سمتم اومد و با صورت سرخ شده دستمو بین پاش برد و گفت:از چی می ترسی؟ببین من ندارم! نترس حتی اگرم داشتم هیچوقت بهت تجاوز نمی کردم.. پوزخندی زدم و گفتم:چرا اونوقت؟مگه من با بقیه چه فرقی برات دارم؟هر پسری ارزوشه یه دختر لخت ببینه بکنش.. جدی گفت:نه با هر دختری! تو فرق داری.. گیج نگاهش کردم که سمتم اومد و اب موهامو گرفت و با حوله ی تو تنم کل بدنم خشک کرد.. بین پامو اهسته خشک کرد و بوسه ای به واژن متورم و زخم شدم زد و گفت:بخواب رو تخت لباسمو عوض کنم با پماد بیام پیشت باشه ای گفتم و روی تخت دراز کشیدم.. دستمو ضربدری روی سینه های درشتم گذاشتم.. با ،بالا پایین شدن تخت فهمیدم اومده زیر چشمی نگاهش کردم.. اهسته پماد و روی کبودیام شروع به مالوندن کرد لب زدم:هنوز بین پام میسوزه سرشو بین پام بود و بوسه ای به واژنم زد و گفت:اذیت نکن خودتو.. حساب جفتشونو رسیدم تو جام پریدم که دستم از روی سینه هام کنار رفت و سینه هام بالا پایین شد.. سرشو جلو اورد و نوک یکیشو تو دهنش برد و شروع کرد به میک زدن مونده بودم آه بکشم یا سوالمو بپرسم.. خیمه زد روم و دستشو بین پام برد.. و لیسی به سینم زد زمزمه کرد:کاش شیر داشت.. خنده ای کردم و گفتم:بسه پاشو.. لبشو روی لبام گذاشت و نرم بوسید..جامون عوض شد و رفتم روش.. سرم بالای سرش بود و سینه هام روبه روی بینیش عمیق بو کشید و چند بار محکم به باسنم زد و گفت:هیراد و به قصد کشت زدم.. بیتارم دادم به خدمتش برسن.. نگاه خاصی به چشماش انداختم و گفنم

Report Page