51

51


سلام دوستان. امروز پارت ۱ تا ۵۰ رو بصورت فایل براتون گذاشتم.

دیگه فایلی نمیذارم فقط بصورت پارت روزانی میتونین مطالعه کنین.

فایل کامل از نگاریسم وجود نداره

چون دوزانه مینویسم.

رمان از اینجا به بعد وارد صحنه هایی میشه که ترجیح میدم فقط تلگراف بمونه 💛



#نگاریسم 

#۵۱

از کوره در رفتم

برگشتم سمتش تا بتوپم بهش که گفت 

- با این شکل و قیافه ببرمت خونه خودتون مامانت دیگه نمیذاره بریم بیرون. یه جور رنگ و روت پریده انگار بهت تجاوز کردم

به این حرف دکمه ریموت در پارکینگو زد 

درسته رنگ و روم پریده بود

اما مطمئن بودم بریم خونه اش حالم بدتر میشه

برا همین عصبانی گفتم

- من نمیام خونه ات... اونم وقتی طبقه بالا خونه دوستمه

قفل درو زدمو درو باز کردم.

پیاده شدم.

کیفمو گرفتمو پا تند کردم.

متوجه شدم کیوان پشت سرم داره دور میزنه

پیچیدم تو خیابون کناری

حالم بد بودو پشیمون بودم.چرا اصلا کیوان؟

چرا خودمو نکشم و راحت نشم

این زندگز تا اینجاش چی داشته که دلخوش به بقیه اش باشم

صورت مامان اومد جلو روم

اون عذاب میکشید

حرف مردم

اینکه یه عمر کار کرد دخترشو بزرگ کرد آخر دختره خودکشی کرد 

همه تو سرم میچرخید

از بابا متنفر تر شدم

دوست داشتم اونو بکشم 

یهو با حلقه شدن دستی دور بازوم به خودم اومدم

کیوان بود

خیلی عصبانی 

صورتش برافروخته بود

سرم داد زد

- چی فکر کردی با خودت ؟

دستمو کشید سمت ماشین

لال شدم از دادش

واقعا ترسیده بودم

تقریبا هولم داد رو صندلی و درو کوبید 

مانتوم موند لای در 

خواستم درو باز کنم که خودش سریع اومد سوار شد و قفلو زد 

هنگ بودم. ترسیده بودم 

عصبانی بودم

برگشتم سمتش اما قبل اینکه حرف بزنم داد زد

- هی باهات راه میام... اما بدتر میکنی! مگه من دوست پسرتم پاشدی رفتی بیرون ؟ هان؟

روانی شده بود؟

چرا یهو وحشی شده بود ؟

فقط نگاهش کردم

کوبید به داسبرد کنار فرمونو گفت 

- نگار ... نگار ... فکر نکن همش باهات راه میام هر کاری کنی. بخوای این کار هارو کنی خودم پرتت میکنم بیرون تو همون خراب شده که بودی .

فقط نگاهش کردم

با سرعت بالا در حال حرکت بود

نیم نگاهی بهم انداخت.

انگار به خودش اومد

داشت برمیگشت مسیر خونمون

تو سکوت رسیدیم

توقف کرد

دکمه قفلو زد

منم بدون حرفی پیاده شدم 

به گوشه مانتوم نگاه کردم که پاره شده بود 

کیوان آروم گفت

- ببخشید تقصیر من بود 

هیجی نگفتمو درو بستم

کلید انداختمو رفتم داخل 

رو پله ها نشستمو زدم زیر گریه


هر روز با جستحو هشتک #نگاریسم 💛 لینک پارت جدیدو تو کانال پیدا کنین 💛

Report Page