5

5


اونم استقبال کرد

تا ساعت ۹ شب با هم بودیم

کلی خندیدیم 

خوش گذروندیم

شام خوردیمو برگشتیم خونه.هر دو هم به دروغ گفتیم کار طول کشید

این با هم بودنمون حالمو خیلی خوب کرده بود

پنج شنبه به خاطره پیام دادم بپیچون بریم بیرون اما گفت با دوستاش قرار داره

جمعه هم که گفت خسته است برا فردا حاضر شه

شنبه رفتم دنبالش و با هم رفتیم 

اما زیاد سر حال نبودو باهام حرف نمیزد

نگران گفتم

- چیزی شده؟

بدون نگاه کردن بهم گفت

- نه فقط خسته ام

- چرا؟

- با دوستام دعوام شد . شب خوب نخوابیدم خوابم میاد

باهاش خیلی بحث نکردم و گفتم 

- باشه اگه هر وقت خواستی بهم بگی راحت باش

لبخند الکی تحویلم دادو برگشت سمت سیستم

انگار من مقصر حال بدش باشم 

ناخداگاه اخم کردمو گفتم 

- یه جوری رفتار میکنی انگار تقصیر من بوده چیزی !

خاطره بی حوصله گفت 

- ولم کن آرش بزار یکم نفس بکشم همش باید دم من باشی؟

با این حرف از اتاقمون رفتب یرون

شوکه شده بودم

یعنی من باعث شدم نتونه نفس بکشه ؟!

من انقدر پیجش شده بودم

از خودم بدم اومدو عصبی شدم

اما نشستم سر کار تا باز نرم دنبال خاطره 

تا دم ظهر خاطره نیومد

برام سوال بود کجاست تا الان؟

بلاخره دم ظهر اومد 

رفتیم پیشش تا کارو شروع کنیم که مهندس رضایی اومد اتاقمون 

به خاطره گفت 

- خانم احمدی بیاین اتاقم.

سریع پرسیدم

- چیزی شده مهندس؟



قیمت فایل کامل رمان حس گمشده فقط ۱۰ هزار تومان هست که این فایل شامل ۲۲۰ صفحه است و کل این رمان ۷۰ پارت میشه . این رمان تا انتها روی کانال کافه زندگی رایگان قرار میگیره اما اگر تمایل دارین زودتر رمانو مطالعه کنین میتونین از اینجا این فایلو خریداری کنید 

https://t.me/mynovelsell/315

Report Page