499

499

تو همون حال خم شد و تو گوشم گفت 

- باز تو برنامه های منو بهم زدی دختر 

گردن و وسط کتفمو بوسیدو ضربه محکمی به باسنم زد 

صدای ضربه دست سیاوش و ناله من تو اتاق پیچیدو سیاوش جون غلیظی گفت 

وقتی تو گوشم نجوا میکرد

یا آه مردونه میگفت یا مثل الان میگفت جون اصلا انگار خودش نبود

یه ورزن رها تر و آزاد تر از خودش بود 

سهو خودشو عقب کشید

من یه ذره فقط تا اوج فاصله داشتم

میدونستم خودشم همینطور 

اما برگشت سمت کمد 

فکر کردم میخواد دست بند بیاره برام اما به جای اون یه چیزی شبیه شلاق سوار کاری آورد 

به چشم های خمارم نگاه کردو گفت 

- تکون نخور آرام ... باید تنبیه شی 

فقط نالیدم

- چرا ؟

واقعا ترسیده بودم چون اون وسیله کاملا شبیه شلاق بود 

سیاوش ضربه نسبتا محکمی به باسنم زد 

از جا پریدم

هرچند خیلی خیلی کمتر از انتظارم درد داشت و بیشتر انگار منو با ترس تحریک کرده بود 

خم شد تو گوشم گفت 

- باید تنبیه شی چون منو دیوونه میکنی

با این حرف ضربه دیگه به سمت دیگه زد و نالیدم 

- سیاوش 

زیر گوشمو بوسیدو گفت 

- میخوام پشتتو سرخ کنم... رنگ گونه هات ... 

دقیقا به حرفش هم عمل کرد 

انقدر این کارو تکرار کرد که من بدون رابطه کامل به اوج رسیدم

بدنم تو نبض بود که دوباره وارد واژنم کردو کارو تموم کرد 

خودشو رو تنم رها کردو هر دو تو نشیمن فرور فتیم 

تو گوشم گفت 

- باید ببینی چه قرمز خوش رنگی شدی

فقط گفتم هممم 

چون نا نداشتم دیگه حرفی بزنم 

تو خواب و بیداری بودم که سیاوش بغلم کردو منو برد رو تخت خودمون 

خودشم کنارم دراز کشیدو هر دو خوابیدیم

صبح بیدار شدم تو بغل سیاوش بودم

چرخیدم تا سرمو بزارم رو سینه اش و گفتم 

- چقدر خوبه که خونه ای 

موهامو بوسیدو گفت 

- اوهوم... خوب تر هم یمشد اگه میشد به درو دیگه حست کنم 

خودمو زیر پتو جمع کردمو گفتم 

- میشه مسلما اما بعد صبحانه دارم ضعف میرم

سیاوش از حرفم خندیدو گفت 

- فکر کنم یکم برای صبحانه دیر باشه 

سوالی نگاهش کردم که گفت 

- ساعت 12 ظهره آرام... باید نهار بخوریمو بریم پیش محمد 

خسته بلند شدمو نشستم

لعنتی ... چرا آخه ...

سیاوش خندیدو گفت 

- وانو پر کنم ؟

سلام دوستان. اینم لست رمانای موجود به درخواستتون 👇🔞 همه بدون سانسورن🥰🔞👇

#ماه_خون

#نگاه

#پرنیان_شب

#اسیر_دزدان_دریایی 

#مقبره_لیا 

#ملودی_ماه 

#نقره 

#ماه_خاموش 

#ترنم‌ 

#تجربه_عشق_خاکستری 

#تبدیل_شده 

#هانا_عروس_شیخ 

#وارث_شیخ 

#طعم_گس_سیگار 

#توکا_پرنده_کوچک 

#خون_شیرین

#هوس_شبانه 

#صحرا

#ماه_مه_آلود 

#سرخ

#حس_گمشده 

ای دی کانال این رمان ها👇👇👇👇 

@mynovelsell