493

493


۴۹۳ 

تارا بلاخره گفت 

- میشه اسمتون رو بدونم ؟

سری تکون دادمو گفتم 

- من ویهانم .

با این حرف چشم های تارا گرد شد . اما زود اخم کردو گفت 

- میشه ال آی رو بیدار کنین. من باید حتما باهاش صحبت کنم .

هوم ... این دختر هم مثل ال آی سخت بود . واقعا دوست نداشتم ال آی رو بیدار کنم. 

گرگم عصبی زوزه کشید.

جفتش باردار بودو بعد یه رابطع طولانی تازه خوابیده بود.

دوست نداشت کسی مزاحم استراحت جفتش بشه 

میدونستم برم بالا آدم بیدار کردن ال آی نیستم

برای همین گفتم 

- لطفت بزارید برای صبح. چند ساعت بیشتر نمونده. من نمیخوام ال آی رو بیدار کنم .

اخم تارا بیشتر شدو گفت 

- این یه بهونه است .

- بهونه؟

دقیق نگاهش کردم

داشت کم کم گرگمو عصبی میکرد 

تارا با همون عصبانیت گفت

- یه مشکلی هست. وگرنه بیدارش میکردین . اصلا ال آی کجاست ؟ میشه که حداقل تو خواب ببینمش!

نعسمو با حرص بیرون دادم

الای تو اتاقمون بود ، لخت و زیر پتو . مسلما من دوست نداشتم کسی وارد حریم خصوصی من بشه . برای همین با حرص گفتم 

- نه .  

تارا پوزخندی زدو گفت 

- میدونستم ... امکان نداره ال آی با میل خودش با شما ازدواج کرده باشه.

ابروهام بالا پرید

خواستم جوابشو بدم

اما قبل من صدای ال آی اومد که گفت 

- چرا تارا؟ 

برگشتم سمت ال آی.

آروم از پله ها اومد پائین و گفت 

- چرا فکر میکنی امکان نداره من با میل خودم با ویهان ازدواج کرده باشم ؟

به سمت هم رفتن و همدیگه رو بغل کردن

تارا خندیدو ال آی سلام کرد

باورم نمیشد این دختر که به پهنای صورت داره میخنده همون دختر عصیانی چند دقیقه پیشه

تارا از ال آی جدا شد

آروم گفت

- به نظر میاد زیادی دستور میده و دیکتاتوره!

ال آی خندیدو گفت 

- دقیقا!

ابروهام بالا پرید !

چی؟!

من دیکتاتورم ؟!

ال آی با لبخند بهم نگاه کردو گفت 

- اما صد برابرش مهربون و با احساسه!

تارا مشکوک برگشت سمت من 

ناباورانه نگاهم کرد.

دستمو به سینه زدم و گفتم 

- حالا که خیالتون راحت شد بهتر نیست بخوابین و فردا صبح حرف بزنین ؟ 

هر دو هم زمان گفتن نه و آروم خندیدن .

گرگم عصبی زوزه گشید.

اون جفتشو برای خودش میخواست.

مخصوصا این وقت شب.

ال آی گرگمو حس کرد.

نگران نگاهم کردو گفت


سلام دوستان تو کانال رمان های خاص یه تخفیف #ویژه گذاشتن.

این تخفیفات فقط تا ۳۱ خرداد ماهه😍

♣️ رمان #تجربه_عشق_خاکستری که ۲۰ تومنه با تخفیف ویژه ۱۲ تومن

❤ رمان #خون_شیرین که ۱۰ تومنه با تخفیف ویژه ۶ تومن میشه .

💋 رمان #تبدیل_شده که ۱۲ تومنه با تخفیف ویژه ۷ تومن میشه

💕 رمان #ماه_مه_آلود که ۱۵ تومنه با تخفیف ویژه ۱۰ تومن میشه

🌸 سه تا رمان #ماه_خاموش #ترنم و #گلگون (سرخ) هم به ترتیب با تحفیف میشن ۷ و ۱۰ و ۱۲ تومن 

😍 راستی رمان دیدار هم با تخفیف ۱۰ تومن میشه 😁

اینم لینک کانال👇

https://t.me/mynovelsell/889


Report Page