46

46

تبدیل شده

قسمت 46 

#تبدیل_شده نوشته ملودی

قبل اینکه مخالفت کنه لبم رو لبش نشست و شروع کردم به باز کردن کمر شلوارش

اول همراهیم نکرد 

مثل ماهی که میخواد ازدستت فرار کنه

اما مقاومتشم مقاومت واقعی نبود

یکم ادامه دادم رام شدو دیوونه تر از من لب هامو بوسید 

دستش رفت تو موهامو چه لذت بخش بود این خواستن کیت 

کمر شلوارشو باز کردمو خواستم پائین بکشم که دستمو گرفت 

سرشو عقب بردو گفت 

- یکی ببینه چی؟

- هیچکس جز ما اینجا نیست 

بازم دستمو رها نکرد که بیخیال لخت کردنش سدم 

چرخوندمشو پشتش قرار گرفتم 

شلوارو تا زیر باسنش پائین دادمو گفتم

- بون من جلوتو کیت حالا ریلکس باش

دستاشو ستون کرد به درخت و صخره رو به روشو گفت 

- بوروس ... از عقب نکنی 

- نترس ... من بدون خواستت کاری نمیکنم

خودمو بین پاش گذاشتم

واقعا هم بدون خواستش کاری نمیکردم 

چون نمیتونستم هم کاری کنم

خیس بین پای کیت نشون میداد اونم مثل من داغ کرده 

خوشحال شدمو خودمو فشار دادم

آلتم وارد واژنش شدو داغی و گرماش باعث شد آها بکشم 

آهی که با صدای کیت ترکیب شد

من بروس ابر خوناشام هزار ساله ... تو رابطه با این دختر بچه آه میکشم از لذت 

حتی فکرشم غیر قابل باوره ...

بی تحمل حرکاتمو شروع کردمو کیت ناله هاش بلند شد 

داستان از زبان کیت :

من حتما دیوونه شدم

فقط دیوونه بودنم توجیح این رفتار منو داشت 

وسط جنگل شلولرم تا وسط پام پائبن بودو بروس پشت سرم خودشو محکم بهم میکوبید 

بدنم از فشتر به سنگ درد گدفته بود

اما لذت نمیذاشت اعتراض کنم

بروس یه پامو گرفتو کمی بالا آورد 

سرعتشو بیشتر کردو تو گوشم گفت

Report Page