443

443


#کوازار

#۴۴۳

منتظر جواب سام بودم 

نمیدونستم ممکن خست یا نه

فقط به ذهنم رسیده بود

سام از دور به سمتم اومد رو به روم ایستاد

دستش رو به سینه زد و گفت

- حالت خوبه؟

شونه ای بالا دادم و گفتم

- اگه سر درگمی این اتفاقات در نظر نگیریم آره 

با تاسف برام سر تکون داد و گفت

- ساتی ... اخوان یه عده آدم رو مسخ میکنه ! بعد میکشه ! بعد اکوان میکنه! به نظرت سنگ بهشتی راخل اون دستگاه ها باشه تغییر خاصی ایجاد میکنه؟ 

حق با سام بود 

حرفم مسخره بود

چشم هامو دست کشیدم و گفتم.- ببین سام... ما گام اول باید اون دستگاه های مولد لعنتی رو از کار بندازیم. اما طوری که اخوان نفهمه اونا درست کار نمیکنن. تا نتونه سریع یه دستگاه جدید جایگزین کنه!  

چشم هام رو باز کردم و گفتم

- سنگ های جهنمی داخل اون دستگاه ها تنها گزینه ماست... اونارو باید با یه چیزی جایگزین کنیم تا دستگاه درست کار نکنه 

سام فقط نگاهم کرد

کلافه گفتم

- بد میگم ؟

بازم فقط نگاهم کرد و جواب نداد

فهمیدم تو افکارش غرقه 

شاکی گفتم

- سااام !

ابروهاش بالا پرید 

لبخندی زد و گفت

- چرا با کریستال های من امتحان نکنیم؟

سوالی نگاهش کردم

ناباورانه گفتم

- کریستال تو؟ منظورت چیه ؟

لبخندش پر رنگ تر شد و گفت

- درست میگی... باید عملکرد اون دستگاه ها رو تغییر بدیم ... سنگ جهنمی داخل با قدرت کریستال های من بی اثر میشه و اکوان های تولید شده ... دیگه قدرت جهنمی ندارن

نگران گفتم

- یه وقت قدرت تو رو نگیرن!

سام خندید و گفت 

- نترس ... من فقط اون سنگ هارو بی اثر میکنم

با تردید سر تکون دادم و گفتم

- خب حالا چطور سنگ های جهنمی مولد هارو بی اثر کنیم ؟

لبخند از رو لب سام محو شد و گفت 

- چطور میخواستی اونارو با سنگ بهشتی عوض کنی؟

شونه تکون دادم و گفتم

- یهص فکر نکرده بودم

ابروهاش بابا پرید و گفت 

- نه واقعا خوب نیستی ساتی! مگه میشه تو برای چیزی راهی نداشته باشی؟

چشم چرخوندم

بلند شدم و گفتم

- چرا انقدر پر توقعی؟

به سمت سام رفتم

بازوش رو گرفتم و گفتم

- بیا بریم یه چیزی رو امتحان کنیم

قبل اینکه سام جواب بده تو دنیای گوی های آساره بودیم 

به سمت یه گوی رفتم و گفتم 

- یکم کریستال لطفا ....

Report Page